قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ یَوْمَ النَّهْرَوَانِ فَقَالَ: «بُوْساً لَکُمْ لَقَدْ ضَرَّکُمْ مَنْ غَرَّکُمْ، فَقِیلَ لَهُ: مَنْ غَرَّهُمْ یَا أَمِیرَالْمُوْمِنِینَ؟ فَقَالَ (علیه السلام): الشَّیْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْاَنْفُسُ الْاَمَّارَةُ بِالسُّوءِ، غَرَّتْهُمْ بِالْاَمَانِیِّ، وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِی وَ وَعَدَتْهُمُ الْاِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ».1 نقل شده که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز جنگ نهروان هنگامى که از […]
قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ یَوْمَ النَّهْرَوَانِ فَقَالَ: «بُوْساً لَکُمْ لَقَدْ ضَرَّکُمْ مَنْ غَرَّکُمْ، فَقِیلَ لَهُ: مَنْ غَرَّهُمْ یَا أَمِیرَالْمُوْمِنِینَ؟ فَقَالَ (علیه السلام): الشَّیْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْاَنْفُسُ الْاَمَّارَةُ بِالسُّوءِ، غَرَّتْهُمْ بِالْاَمَانِیِّ، وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِی وَ وَعَدَتْهُمُ الْاِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ».1
نقل شده که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز جنگ نهروان هنگامى که از کنار کشتگان خوارج مىگذشتند، فرمودند: بدا بهحال شما، بهیقین کسى که شما را فریب داد، بهشما ضرر زد. به امام (علیه السلام) عرض کردند: اى امیرمؤمنان! چه کسى آنها را فریب داد؟ امام (علیه السلام) فرمودند: شیطان گمراه کننده و نفس امر کننده به سوء و بدی آنها را بهوسیله آرزوها فریفته و راه گناه را بر آنان گشودند، نوید پیروزى به آنها داده و آنان را بهسرعت بهجهنم فرستادند».
پیدایش فرقه «خوارج» که بهظاهر در جنگ «صفّین» شکل گرفت، زخم تازهاى برپیکر جامعه اسلامى بود. این گروه متعصب و پرخاشگر که نقاب تقوا و دیندارى بر چهره داشت، با عقاید و باورهاى عجیب و دور از منطق خود، همواره براى حکومت نوپاى امام على (علیهالسلام) دردسر ساز بودند و با فتنهانگیزىهاى پىدرپى، مشکلات زیادى برسر راه حاکمیتِ اسلام پدید آوردند. از اینرو امام (علیهالسلام) که آنها را مردمى کمعقل و آلت دست شیطان مىدانستند، در مراحل مختلف، برخوردهاى متفاوتى با آنان داشتند و ضمن بیان نظر صریح اسلام در باره حکمیت و برخى مسایل دیگر، توانستند گروهى بىغرض از این بىخردان را از سراشیبى سقوط نجات داده و در نصیحتی جامع به آنها اکثریتشان را از خواب غفلت بیدار کردند؛ بهگونهای که بهسوى امام (علیه السلام) بازگشتند، ولى دستهاى دیگر که همچنان بر لجاجت و عصیان خود اصرار مىورزیدند، بهاستثناى چند نفر انگشت شمار در جنگ نهروان در نبردى سخت با سپاهیان اسلام، بههلاکت رسیدند که گفتار فوق را امام (علیه السلام) زمانى که با یاران خود از کنار کشتههاى آنها مىگذشتند، فرمودند. اما باقىماندگان این گروه با همفکرى همدستان خویش، توطئه قتل امیر مؤمنان (علیهالسلام) را پىریزى کردند و متأسفانه دراین توطئه شوم موفق شدند.
یکی از نکاتی که در این حدیث آمده، سؤال بعضى از حاضران از امام (علیه السلام) است که چه کسى آنها را فریب داد؟ امام فرمودند: شیطان و نفس اماره. انسان دو دشمن فریبکار دارد: یکى شیطان از برون و دیگری نفس اماره از درون. قرآن مجید مىفرماید: «البته او (شیطان)، بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل مىکنند، تسلطى ندارد * تسلط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیدهاند و آنها که به او (خدا) شرک مىورزند (و بهفرمان شیطان گردن مىنهند)».2
سپس امام (علیه السلام) به راههای نفوذ نفس اماره و شیطان در وجود انسان اشاره کرده و مىفرمایند: آنها بهگمان اینکه بر امیرمؤمنان و عموم مسلمانان پیروز مىشوند و حکومتى بر اساس هواى نفس خود تشکیل مىدهند، بهمخالفت با امام و پیشواى خود برخاسته و مانند بسیارى از گنهکاران که استفاده از وسایل نامشروع را براى رسیدن به خواستههاى خود مجاز مىشمرند، به انواع معاصى دست زده و شیطان و نفس اماره پیوسته به آنها وعده پیروزى مىداد. ولى هیچکدام از خواستههاى آنها تحقق نیافت و سرانجام، پیروى از شیطان و نفس اماره آنها را به قهر و غضب الهى گرفتار و روانه جهنم ساخت. این گروه که زمام اختیار خود را بهدست شیطان و هواى نفس سپرده بودند، بهظاهر به عبادات و قرائت قرآن اهمیت بسیار مىدادند، ولى از ریختن خون بىگناهان و فساد در میان مسلمین هیچ اِبایی نداشتند و با همین تفکرات واهى به اینجا رسیدند که قتل امیرمؤمنان على (علیه السلام) را از واجبات شمرده و سرانجام آنحضرت را شهید کردند. در تاریخ اسلام کمتر جمعیتى به حماقت و گمراهى خوارج دیده شده است، البته وهابىهاى امروز نیز از بعضى جهات بىشباهت به آنها نیستند.
****************