حدیث روز {279}

«پستی دنیا در نظر علی (علیه السلام)»

عَن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام)‏ قَالَ: «وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِی عَیْنِی مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیر فِی یَدِ مَجْذُوم».1 از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «به‎خدا سوگند این دنیاى شما در نظر من از استخوان بدون گوشت یک خوک که در دست یک فرد جزامی باشد، پست‏‎تر است!». امام علی […]

عَن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام)‏ قَالَ: «وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِی عَیْنِی مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیر فِی یَدِ مَجْذُوم».1

از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «به‎خدا سوگند این دنیاى شما در نظر من از استخوان بدون گوشت یک خوک که در دست یک فرد جزامی باشد، پست‏‎تر است!».

امام علی (علیه السلام) در این کلام تذکر انگیز، شدت تنفر خود را از زرق و برق‎های دنیا بیان مى‎فرمایند. «عِراق» با کسره و ضمه عین، جمع «عَرْق» (بر وزن فرق) به‎معناى استخوان بدون گوشتى است که گوشت آن را کنده باشند. امام (علیه السلام) با بیان این تشبیهی که بیان فرموده‎اند، رساترین تعبیر را در مورد تنفرشان از زرق و برق‎های دنیا ذکر کرده‎اند. استخوان بى‎گوشت به‌‎خودی خود ارزشى ندارد؛ به‎ویژه اگر استخوان حیوان نجس‎‌العینی مانند خوک باشد و از آن بالاتر این‎که در دست یک انسان بیمار مبتلا به‌‎جُذام باشد که همه از وى فرار مى‎کنند! سوگندى هم که در آغاز این سخن آمده و تعبیر به «دنیاکم» (دنیاى شما) شده، مطلب را روشن‎تر مى‎سازد. ابن ابى‎الحدید که از مفسران سُنّیِ نهج‏البلاغه است، در شرح این کلام مى‎‏گوید: به‎جان خودم سوگند که حضرت امیر (علیه السلام) در این گفتار صادق است و همیشه صدق و راستى پیشه وى بود و کسى که در سیره و روش زندگى او؛ چه  در آن زمان که در مقام ولایت ظاهرى بود و چه آن زمان که در کنار (خانه ‎نشینی)، قرار داشت بنگرد، صحت این کلام را درمى‎یابد (چرا که او در هر دو حالت در نهایت بى‏اعتنایى به‎دنیا بود). امام (علیه السلام) در طول کلماتى که در نهج البلاغه از آن‎حضرت نقل شده، بى‎اعتنایى خود را به مقامات دنیوى و مواهب آن با تعبیرات مختلفى بیان فرموده که هر کدام از دیگرى گویاتر و فصیح‎تر است.

آن‎حضرت در خطبه «شقشقیه» چنین بیان می‎فرمایند: «… وَ لَاَلْفَیْتُمْ دُنْیاکُمْ هذِهِ أَزْهَدَ عِنْدی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز …»2 «… (اگر براى احقاق حقوق مظلومان نبود، مهار ناقه (شتر) خلافت را بر پشتش مى‎افکندم و رهایش مى‎ساختم و در آن هنگام) در مى‎یافتید که ارزش این دنیاى شما در نظر من از آب بینى بُز کمتر است …». در جای دیگری در نهج البلاغه آمده است که ابن عباس مى‎گوید: در منطقه «ذى قار» خدمت امام (علیه السلام) رسیدم؛ در حالى که پارگى کفش خود را مى‎دوخت. در همین حال رو به‎من نموده و فرمودند: قیمت این کفش چقدر است؟ من عرض کردم: قیمتى ندارد. پس آن حضرت فرمودند: «… وَ اللهِ لَهِىَ أحَبُّ اِلَىَّ مِنْ إمْرَتِکُمْ إلاّ أنْ أُقیمَ حَقّاً أوْ أدْفَعْ باطِلاً …»4 «به‎خدا قسم این کفش بى‎ارزش در نظر من محبوب‎تر از فرمانروایى بر شما است، مگر این‎که با این حکومت، حقى را به‎پا دارم یا باطلى را دفع کنم».

البته تعبیرات دیگرى از این قبیل نیز هست که همه حاکى از بى‎اعتنایى و عدم وابستگى آن امام بزرگوار به مواهب مادى دنیا است. درجایی نقل شده است: «یک‎روز پیش از آن‎که امام (علیه السلام) به‎شهادت برسند، مردم به‎عیادت آن‎حضرت آمدند و این در حالتى بود که: «وَ لَمْ یَتَناوَلُ مِنْ بَیْتِ مالِ الْمُسْلِمینَ ما یُساوی عِقالاً وَ لَمْ یَأْکُلْ مِنْ مالِ نَفْسِهِ إلاّ قَدْرَ الْبُلْغَةِ»5 «حقوق آن‎ها را از بیت‎المال پرداخته بودند و چیزى از دنیاى آن‎ها را براى خود انتخاب نکرده بودند» و در حالى بود که از بیت‎‏المال مسلمانان حتى به‎اندازه یک عقال (پای‏بند) شتر، براى خود بر نداشته بود و از اموالى که خودش (با زحمت فراوان) فراهم مى‎ساختند، تنها به‎اندازه ضرورت استفاده مى‎کردند و همه حاضران گواهى دادند که دورترین مردم از آن‎حضرت؛ هم‎چون نزدیک‏ترین مردم به آن‏‎حضرت بود (و هیچ‎گونه تفاوتى در میان نزدیکان و افراد دور یا بیگانه نمى‏‎گذاشتند)». همه این‏ها نشان مى‏‎دهد که اگر امیرمؤمنان (علیه السلام) سخنى درباره دنیا مى‎‏فرمایند، عملشان نیز کاملاً با آن هماهنگ است.

*******************

  1. شریف الرضى، محمد بن حسین‏، نهج البلاغه، محقق / مصحح: فیض الإسلام‏، سید علی نقی، ص 510، ناشر: هجرت‏، چاپ اول، قم‏، 1414 ق.
  2. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، مناقب آل أبی طالب (علیهم السلام)، ج 2، ص 205، نشر علامه،‏ چاپ اول‏، قم، 1379 ق.‏
  3. نهج البلاغه، ص 76.
  4. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان،‏ ج ۴0، صفحه ۱16، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403 ق.‏