حدیث روز {281}

«رضا به‎ قضای الهی»

از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «کسى که براى دنیا غمگین باشد (در واقع) از قضاى الهى ناخشنود است ...».1

عَن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام)‏ قَالَ: «مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً …».1

از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «کسى که براى دنیا غمگین باشد (در واقع) از قضاى الهى ناخشنود است …».1

باید توجه داشت که آن‎چه در عالم رخ مى‎دهد به اراده خدای توانا است، پس بنابراین اگر بر اثر حوادثى بخشى از امکانات دنیوى ما از دست برود، این همان قضاى الهى بوده و اگر کسى به‌سبب آن اندوهگین گردد، در واقع از قضاى الهى ناخشنود شده است. به‎تعبیر دیگر، گاهی ضرر و زیان‎ها و حوادث نامطلوب بر اثر کوتاهى‎ها و ندانم‎کارى‌هاى خود ما است که باید خود را درباره آن ملامت کنیم و گاهی هم بر اثر امورى است که خارج از اختیار ما است و این همان چیزى است که به‎عنوان قضاى الهى تعبیر مى‎شود؛ لذا اندوهگین شدن براى این امور، همان اظهار ناراحتى در برابر قضاى الهى است.

از سوى دیگر، توجه به‎این حقیقت که انسان باید در برابر قضاى الهى تسلیم باشد، دو اثر مثبت در انسان دارد: نخست این‎که موجب آرامش روح انسان است و دیگر این‎که یأس و نومیدى را از انسان دور مى‎کند و او را به‎سوى آینده‎اى بهتر حرکت مى‎دهد. قرآن مجید در سوره «توبه» آیه 50 و 51 مى‎فرماید: «اگر [در میدان نبرد] پیروزی و غنیمتی به‎تو رسد، غمگینشان می‎کند، و اگر به‎تو آسیب و زیانی برسد، می‎گویند: ما پیش از این تصمیم خود را [بر شرکت نکردن در جنگ] گرفته بودیم [و احتیاط را از دست ندادیم] و در حالی‎که خوشحال و شادمانند، [به‎خانه و زندگی و به‎سوی امور مادی] بازمی‎گردند * بگو: هرگز جز آن‎چه خدا برای ما خواسته، به‎ما نخواهد رسید، او است مولای ما و البته اهل ایمان در هر حال باید بر خدا توکل کنند».  دشمنان اسلام اصرار داشتند که مسلمانان و شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را در برابر حوادثى که رخ مى‎داد، ناراحت کنند؛ لذا هنگامى که مصیبتى براى مسلمانان پیش مى‎آمد، اظهار خوشحالى مى‎کردند و آن‎را دلیل بر عدم حقانیت اسلام مى‎گرفتند. بنایراین خداوند به پیامبر گرامى‎اش مى‎فرماید: «بگو این حوادث، قضاى الهى است او مولاى ما است (و براى ما غیر از نیکى نمى‎خواهد و به‎همین دلیل ما بر او توکل مى‎کنیم). این منطق، منافقان را مأیوس و دوستان را امیدوار مى‎کرد. البته طبیعى است که انسان با از دست‎دادن مال و ثروت یا مقام و فرزند و امثال آن، غمگین ‎شود، ولى براى مؤمن این غمگین شدن، امر موقتى است، پس هنگامى که در قضاى الهى فکر کند و به‎این نکته توجه نماید که خداوند حکیم، رحمان و رحیم است و چیزى جز خیر بندگانش را نمى‎خواهد، در این حال غم و اندوهش فروکش مى‎کند و جاى خود را به‎رضا و تسلیم مى‎دهد.

نتیجه این‎که اعتراض به‎قضای الهی که برای انسان مقدر شده است؛ به‎معنای اعتراض و شکایت به خدای تعالی است؛ چراکه قضای الهی حکم قطعی خداوند است که صادر شده و غیرقابل تغییر است و سختی‎ها و مصیبت‎ها نیز برای آزمایش انسان و گاه عکس‎العمل و نتیجه اعمال خود انسان است. پس اگر کسی تن به‎قضای الهی ندهد و در برابر مصیبت شکیبایی نکند، در واقع به‎خواست پروردگار و اراده او معترض و عصبانی است که ثمره این حالت، ترجمان آیه شریفه است که می‎فرماید: «و از مردم کسی هست که خدا را به‎زبان و به‎ظاهر (نه از باطن و حقیقت) می‌پرستد؛ از این‎رو هرگاه خیر و نعمتی به‎او برسد، اطمینان خاطر پیدا می‌کند و اگر آزمونی (از شر و فقر و آفتی) به‎او برسد (از دین خدا) رو بگرداند. چنین کسی در دنیا و آخرت زیان‌کار است و این (نفاق و دورویی) زیانی است که بر همه کس آشکار است».2

پس چه بهتر برای آخرتی آباد و آرامشی ماندگار، تن به‏ قضای الهی دهیم و راضی به‎مصائب باشیم تا خداوند صلوات و رحمتش را بر ما فرود آورد؛ همان‎گونه که قرآن کریم می‌فرماید: «و به‎صابران مژده و بشارت بده * آن‎ها که هرگاه مصیبتی به‎ایشان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ خدائیم و به‎سوی او بازمی‌گردیم! * این‏ها، همان کسانی هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن‏ها همان هدایت‌یافتگان هستند».3

********************

  1. ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، ص 217، ناشر: جامعه مدرسین‏، چاپ دوم، قم، 1404 ق / 1363 ش.
  2. حج، آیه 11.
  3. بقره، آیات 155، 156 و 157.