حدیث روز {302}

«پندهای حکیمانه (7)»

از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «...  دوستی و محبت (با مردم) خود نوعى خویشاوندى (اکتسابى) است و از جانب انسان ملول و رنجیده خاطر، احساس ایمنی و اعتماد مکن».

عَن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام)‏ قَالَ: «… الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ وَ لاَ تَأْمَنَنَّ مَلُولاً».1

از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «…  دوستی و محبت (با مردم) خود نوعى خویشاوندى (اکتسابى) است و از جانب انسان ملول و رنجیده خاطر، احساس ایمنی و اعتماد مکن».

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این دو جمله، ما را از دو پند حکیمانه بهره‌مند می‎فرمایند. آن‌حضرت در جمله اول بحث قرابت و خویشی را مطرح فرموده‎اند. باید دانست که خویشاوندى گاه از طریق طبیعى؛ مثلاً تولد دو فرزند از یک پدر و مادر حاصل مى‎شود که این دو به‌طور طبیعى دو برادر و یا دو خواهر، یا این‎که خواهر و برادرند. ولى گاهی انسان با دیگرى که هیچ رابطه نَسَبى ندارد؛ اما چنان با او دوست مى‎شود که همانند برادر یا برتر از برادر، با او پیوند عاطفى پیدا مى‎کند. این‎گونه دوستى‎ها، نوعى خویشاوندى اکتسابى است. اسلام آیین دوستى و مودت است و به مسئله دوست صالح، آن‎قدر اهمیت داده که در حدیثى از امام علی (علیه السلام) آمده است که آن‎حضرت فرمودند: «الصَّدیقُ أقْرَبُ الاْقارِبِ»؛2 «دوست، نزدیک‎ترین خویشاوندان است». در حدیث دیگرى از آن‎حضرت نقل شده که فرمودند: «مَنْ لا صَدِیقَ لَهُ لا ذُخْرَ لَهُ»؛3 «کسى که دوستى ندارد، اندوخته‎اى (براى مبارزه با مشکلات) ندارد». آن‎قدر امر دوستی در اسلام دارای اهمیت است که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «لَقَدْ عَظُمَتْ مَنْزِلَةُ الصَّدیق حَتّى أهْلُ النّارِ یَسْتَغیثُونَ بِهِ وَ یَدْعُونَ بِهِ فِى النّارِ قَبْلَ الْقَریبِ الْحَمِیمِ. قالَ اللهُ مُخْبِراً عَنْهُمْ … »؛4 «مقام دوست بسیار والا است، تا آن‎جا که اهل دوزخ از دوست یارى مى‎طلبند و او را از درون آتش دوزخ صدا مى‎زنند پیش از آن‎که نزدیکان پرمحبت خود را صدا بزنند. خداوند در قرآن از آن‎ها چنین خبر داده که مى‎گویند: [(واى بر ما) ما امروز نه شفاعت کنندگانى داریم و نه دوست صمیمى]5». امام صادق (علیه السلام) در حدیث دیگری فرمودند: «صُحْبَةُ عِشْرِينَ سَنَةً قَرَابَةٌ»؛6 «دوستی و هم‎نشينیِ بيست ساله، (دیگر دوستی نیست، بلکه) خويشاوندی است».این روایت شریف اشاره به این مطلب دارد که اگر دوستی بین دو نفر تا آن‌جا دوام پیدا کند که بیست سال به‌طول بیانجامد، در این‎صورت، مثل خویشاوندی است.

سپس امام علی (علیه السلام) در پند دیگر خویش به نکته‎ای گران‎بها اشاره مى‎فرمایند و آن این‎که؛ به انسانى که ملول و رنجیده خاطر است اعتماد مکن. البته دلیل آن روشن است؛ چراکه افرادى که به‎هر دلیل رنجیده‎خاطر شده‎اند، نشاط عمل در آن‎ها مرده است؛ به‎همین دلیل نمى‎توان به‎‌آن‎ها اعتماد کرد. آنان منتظر بهانه‎اى هستند تا از کار فرار کنند و هرگز نمى‎توان استقامت و پشت‎کار را که لازمه پیشرفت است، از آن‏ها انتظار داشت.

به‎عنوان مثال: در داستان جنگ صفین بر اثر طولانى‎شدن جنگ، عده زیادى ملول و رنجیده و خسته شده بودند و منتظر بهانه‎اى بودند تا جنگ را رها کنند؛ از این‎رو به‎مجرد این‎که دشمن قرآن‌ها را بر سر نیزه‎ها کرد، آن‎هم در آستانه پیروزى، دست از جنگ کشیدند. گاهی هم  ملول در این جمله نورانى، به‎افراد زودرنج تفسیر شده است که این‎هم یک واقعیت است که اعتماد به‎افراد زودرنج، بسیار مشکل است؛ چرا که در گرماگرم کار و انجام برنامه، ممکن است از اندک چیزى آزرده خاطر شوند و همه چیز را رها سازند. البته پذیرش هر یک از این دو تفسیر، بیان واقعیتی انکارناپذیر است و البته جمع بین هر دو تفسیر در مفهوم کلام امام (علیه السلام) نیز مانعى ندارد.

****************

  1. شریف الرضى، محمد بن حسین‏، نهج البلاغه، محقق / مصحح: فیض الإسلام‏، سید علی نقی، ص 506، ناشر: هجرت‏، چاپ اول، قم‏، 1414 ق.
  2. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،‏ محقق / مصحح: درایتى، مصطفى، ص 413، ناشر: دفتر تبلیغات‏ اسلامی قم، چاپ اول، ایران، قم، 1366 ش‏.
  3. همان، ص 414.
  4. طوسى، محمد بن الحسن‏، امالی، ص 609، ناشر: دار الثقافة، چاپ اول، قم، 1414 ق.‏
  5. شعراء، آیه 100 و 101.
  6. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج 6، ص 199، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، چاپ: چهارم‏، تهران، 1407 ق.