دکتر کیومرث یزدان‌پناه:

رقابت قدرت های بزرگ در خلیج فارس تشدید خواهد شد

کشورهای عربستان ترکیه و ایران به عنوان سه بازیگر برجسته رقابت بسیار سختی در شکل دادن جغرافیای سیاسی جدید خاورمیانه خواهند داشت

شرایط بسیار سخت و پرهزینه ای در انتظار ایران خواهد بود

آغاز تحولات و لرزشهای ژئوپلیتیکی گسترده در فضای خاورمیانه و شمال آفریقا

خاورمیانه همچنان در بالاترین سطح تحول سازی و تحول آفرینی باقی خواهد ماند

روسیه گرفتار انزوای گسترده و فراگیر نمی شود

اساسا بین روسیه و چین عمق روابط به معنای موازنه سازی جهانی شکل نمی گیرد

چین برای بقاء به شدت به اروپا و آمریکا نیازمند است

اتحاد راهبردی میان پکن و مسکو برای تقابل جدی با اروپا و آمریکا نمی بینم

هر زمان شرایط جنگ مستقیم برای کشورها بنابر الزامات خاص بوجود بیاید بدان دست خواهند زد

رویارویی های هسته ای هم در قرن ۲۱ دور از انتظار نیست

احتمال شکل گیری اتحادیه دومی در شرق اروپا

رقابت قدرت های بزرگ در خلیج فارس تشدید خواهد شد

برخورد سه تمدن غرب، اسلام و چین تشدید خواهد شد

در سال ۲۰۲۳ مخاطرات چین در دریای چین جنوبی جدی تر خواهد شد

روسیه از احتمال یک فروپاشی دیگر وحشت دارد

جهان در حال متحول شدن به معنای واقعی است

تحولات نوین ممکن است محدودیت هایی برای بشر در آینده ایجاد کند

کشورهای عربستان ترکیه و ایران به عنوان سه بازیگر برجسته رقابت بسیار سختی در شکل دادن جغرافیای سیاسی جدید خاورمیانه خواهند داشت

هر مدلی از جنگ بویژه جنگ های نو پدید را برای آینده در نظر بگیرید، به منزله فیصله یافتن جنگ های رودرو و جنگ های مستقیم نیست لذا هر زمان شرایط جنگ مستقیم برای کشورها بنابر الزامات خاص بوجود بیاید بدان دست خواهند زد. از آغاز قرن ۲۱ تا به امروز میانگین سالانه ۳ جنگ مستقیم با اهداف های خاص گرفته تا کوتاه مدت و بلند مدت داشته ایم و این رویه همچنان تداوم خواهد داشت. حتی رویارویی های هسته ای هم در قرن ۲۱ دور از انتظار نیست.

منطقه خاورمیانه از جمله مناطق حیاتی و موثری است که همچنان در معادلات ژئوپلیتیک جهانی،در بالاترین سطح تحول سازی و تحول آفرینی باقی خواهد ماند. این منطقه راهبردی  که عنوان مرکز دنیای قدیم لقب دارد، برای دنیای متحول شده عصر حاضر و بعنوان مرکزی که در دل خود منطقه خلیج فارس، به منزله «هارتلند» جهانی را دارد، برای کل قرن بیست و یکم نیز نقشی برجسته در معادلات جهانی خواهد داشت.

متن گفت وگو با دکتر یزدان پناه را درزیرمی خوانید:

با توجه به تحولات سال گذشته میلادی در عرصه جهانی نظیر جنگ اوکراین، مناقشه تایوان میان چین و آمریکا و در واقع رویارویی قدرت های بزرگ بین المللی چه پیش بینی برای سال جدید میلادی دارید؟ فکر می کنید چنین مناقشاتی پررنگ تر شود یا کمرنگ تر؟

حمله روسیه به اوکراین یک جنگ نبود، عملیاتی برای پیشگیری از تهدیدات احتمالی بود که می توانست این اتفاق نیفتد، این افدام روسیه، یک دستاورد ژئوپلیتیکی برای مسکو داشت اما دهها پیامد علیه روسیه به جای گذاشت. روسیه از احتمال یک فروپاشی دیگر وحشت دارد. این اتفاق های بزرگ در سال ۲۰۲۲ ، یک سناریوی پنهان در خود دارد و آن این است که جهان در حال متحول شدن به معنای واقعی است. تحولات نوین ممکن است محدودیت هایی برای بشر در آینده ایجاد کند. بخشی از این محدودیت ها جبری است و دلیل عدم توان اکولوژیک محیط زیست در برابر زیاده خواهی های بشر امروزی است که زیر چتر پیشرفت، بی رحمانه به جان منابع و طبیعت و اقلیم افتاده است. این یک قانون الزام آور است و فقیر و غنی هم نخواهد شناخت یا بشر بابد رفتار خود را نسبت به مصرف تغییر دهد و دامنه تنوع طلبی خود را محدود سازد، یا باید منتظر جبر جهانی و پیامدهای مرتبط با آن در آینده نه چندان دور بماند.

در این میان کشورهایی مثل چین و هند که با جبر جمعیتی پرتراکم  یا رشد جمعیتی بالایی مواجه اند،شرایط سخت تری دارند لذا چین هم اساسا شرایط خود درگیری در قلمروهای داخلی خود را ندارد و به رغم ظاهر جدی که نسبت به این مناطق یعنی تایوان و هنگ کنک و تبت دارند، هرگز راهبرد تهاجمی اتخاذ نمی کنند اما در سال ۲۰۲۳ مخاطرات چین در دریای چین جنوبی جدی تر خواهد شد. آمریکا به دنبال ایجاد قطب رقابتی جدید در این منطقه به مانند خلیج فارس است.

بسیاری از کارشناسان معتقد بودند دنیا به سمت درگیری های مستقیم نظامی میان قدرت های بین المللی نمی رود و بیشتر در عرصه های اقتصادی و نرم افزاری این رویارویی ها وجود خواهد داشت اما جنگ اوکراین نشان داد درگیری های نظامی نه تنها کمتر نشده بلکه حتی احتمال رویارویی حملات هسته ای نیز مطرح شده.. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟

هر مدلی از جنگ بویژه جنگ های نو پدید را برای آینده در نظر بگیرید، به منزله فیصله یافتن جنگ های رودرو و جنگ های مستقیم نیست لذا هر زمان شرایط جنگ مستقیم برای کشورها بنابر الزامات خاص بوجود بیاید بدان دست خواهند زد. از آغاز قرن ۲۱ تا به امروز میانگین سالانه ۳ جنگ مستقیم با اهداف های خاص گرفته تا کوتاه مدت و بلند مدت داشته ایم و این رویه همچنان تداوم خواهد داشت. حتی رویارویی های هسته ای هم در قرن ۲۱ دور از انتظار نیست.

لشگر کشی نظامی روسیه به اوکراین خدمت بزرگی برای احیای ناتو و توجیه اقدامات این سازمان‌ پیچیده نظامی کرد ،اما این به منزله مشروعیت دوباره ناتو نیست بلکه بیان کننده شکاف بیشتر میان شرق و غرب و شمال و جنوب است. در همین حال، تغییر اولویت‌های داخلی در بسیاری از کشورها و رقابت های ژئوپلیتیک مبتنی بر اصل قدرت طلبی فزاینده، حرکت برای یکپارچگی جهانی را متوقف کرده و تلاش‌های دست جمعی برای مدیریت خطرات جهانی را به شدت کاهش داده است. این موضوع مناطق حاشیه ای در ژئوپلیتیک کلان اروپا را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است و حتی ممکن است ما شاهد شکل گیری اتحادیه دومی در شرق اروپا با مشارکت کشورهای در حال خیزش اقتصادی و اجتماعی این منطقه با محوریت لهستان باشیم که در صورت تشکیل این اتحادیه دوم موازنه ژئوپلیتیکی به نفع روسیه خواهد بود و ترکیه بیشترین عذاب را خواهد کشید. رقابت قدرت های بزرگ در خلیج فارس نیز تشدید خواهد شد و در این حوزه ژئوپلیتیکی برخورد سه تمدن غرب، اسلام و چین تشدید خواهد شد.

اساسا در سال جدید میلادی قدرت‌های بین المللی به کدام سو خواهند رفت؟

بلوک‌های اقتصادی منطقه‌ای درون‌گرا و جبهه بندی های ژئواستراتژیک و ژیواکونومیک در جوار قلمروهای پر اثر دیجیتالی تقسیم‌شده در امتداد خطوط ژئوپلیتیکی و رقابت های تسلیحاتی فزاینده برای اهداف استراتژیک که همراه با ترس فزاینده است، در صدر تحولات و اتفاقات سال پیش روی میلادی و حداقل ۵ سال بعد از آن خواهد بود.

چنانچه چین و روسیه از سمت شرق و اروپا و آمریکا از سمت غرب متحدتر از گذشته یا به تعبیری هم سوتر شوند کفه کدام طرف به لحاظ موقعیت بین المللی سنگین تر خواهد شد؟

اساسا بین روسیه و چین عمق روابط به معنای موازنه سازی جهانی شکل نمی گیرد. عمق روابط چین و روسیه فعلا در این تئوری خلاصه می شود که “چین مایل است تا برای قراردادن نظم جهانی در یک مسیر عادلانه‌تر و منطقی‌تر، با روسیه همکاری کند.”!!! دلیل این مساله هم واضح است. چین برای بقاء به شدت به اروپا و آمریکا نیازمند است. چینی ها در گفتمان بین الملل ، بیش از هر کشوری به دروغ مصلحت آمیز و سیاست محافظه کارانه متوسل می شوند لذا من حداقل در کوتاه مدت ، اتحاد راهبردی میان پکن و مسکو برای تقابل جدی با اروپا و آمریکا نمی بینم.

شاهد بودیم در جنگ اوکراین بعد از گذشت یکسال روسیه در بسیاری زمینه ها آسیب های جدی دید. آیا روسیه تضعیف تر از قبل خواهد شد؟ آیا ممکن است منجر به تضعیف داخلی و به نوعی چرخش قدرت در داخل شود؟

روسیه در بحران اوکراین هرگونه فرصت احیای ژئوپلیتیکی نوین را از خود سلب کرد اما با توجه به شرایط جهانی و برخی ویژگی های ثابت ژئوپلیتیکی روسیه، این کشور گرفتار انزوای گسترده و فراگیر نمی شود.

این در حالیه که اختلافات روز افزون مسکو با اروپا و امریکا بر سر مسائل مختلف سیاسی ، جغرافیایی  و تیرگی روزافزون روابط با آمریکا و رقابت شدید  تسلیحاتی با واشنگتن، با تداوم بحران قفقاز جنوبی و اختلافات عمیق بین جمهوری های آذربایجان و ارمستان که متاسفانه پیامدهای آن ایران را هم درگیر کرده، از جمله چالش ها و بحرانی هایی است که روسیه باید در سال جدید میلادی هم با آنها دست و پنجه نرم کند. سنگینی این همه مشکلات داخلی و خارجی توان روسیه را گرفته و ادامه این شرایط حتما حکمرانان این کشور بویژه پوتین را تحت فشار شدید و احیانا تغییر قرار خواهد داد.

در تحولات خاورمیانه و با توجه به نزدیک شدن کشورهای عربی به اسراییل، کمرنگ شدن توافق هسته ای ایران و یارگیری ترکیه در منطقه قفقاز چه آینده ای را در یک سال پیش روی میلادی برای این منطقه متصور هستید؟

منطقه خاورمیانه از جمله مناطق حیاتی و موثری است که همچنان در معادلات ژئوپلیتیک جهانی،در بالاترین سطح تحول سازی و تحول آفرینی باقی خواهد ماند. این منطقه راهبردی  که عنوان مرکز دنیای قدیم لقب دارد، برای دنیای متحول شده عصر حاضر و بعنوان مرکزی که در دل خود منطقه خلیج فارس، به منزله «هارتلند» جهانی را دارد، برای کل قرن بیست و یکم نیز نقشی برجسته در معادلات جهانی خواهد داشت.

تحولات این منطقه اسلامی مستقیما تحت تاثیر بزرگترین و چالشی ترین تحولات جهانی خواهد بود و باید به صراحت عنوان کرد که تمام این تحولات بر کشور ایران نیز در ۶ گستره ژئوپلیتیکی پیرامونی اثر مستقیم خواهد گذاشت که اگر این مساله را با آسیب برخواسته از نظم سیاسی منطقه ای و جهانی و قدر تهای بزرگ نوظهور در کنار هم قرار دهیم، ابعاد بیشتری از تاثیرگذاری آن آشکار خواهد شد.

در حال حاضر همچنان مهمترین و عمیق ترین بحران های سیاسی جهان معاصر در این منطقه رقم می خورد و چالش های مهم ژئوپلیتیکی از عوامل شکل دهنده، تشدید کننده و تداوم گر بحران در این حوزه جغرافیایی به شمار می آید. چشم انداز موجود از تحولات میدانی این منطقه حائز اهمیت بیانگر آغاز تحولات و لرزشهای ژئوپلیتیکی گسترده در فضای خاورمیانه و شمال آفریقاست و جغرافیای سیاسی منطقه را در هر فرم و شرایطی تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. سه گانگی ژئوپلیتیکی در عرصه شکل گیری تحولات نو پدید  و توجه به نقش آفرینان و بازیگران اصلی این صحنه نشان از چندپارگی ژئوپلیتیکی در خاورمیانه می دهد.

نتیجه نهایی حاصل شده از تحولات گسترده منطقه ای و چرخش ناگهانی حوزه ژئوپلیتیک عربی به سمت اسرائیل و یکه تازی های خودخواهانه ترکیه در گستره وسیع مناطق حائل و حاشیه ای کار را برای ایران بیشتر از هر زمان دیگری مشکل و سخت کرده است و این شکل از تحولات مبین آن است که ضمن تغییر شیوه ها و ابزارهای اعمال قدرت در عرصه های ژئوپلیتکیی نوین منطقه ای، کشورهای عربستان ترکیه و ایران به عنوان سه بازیگر برجسته تحکمی،رقابت بسیار سختی در شکل دادن جغرافیای سیاسی جدید خاورمیانه خواهند داشت.

مهمترین مساله این است که اگر این سه کشور بنا بر همین رویه ای که الان دارند،پیش بروند، شرایط بسیار سخت و پرهزینه ای در انتظار منطقه خواهد بود که در این میان هزینه های ایران بیشتر از همه خواهد بود./شفقنا