عبور از اصلاح‌طلبان، بازگشت به میانه‌روی عملگرا

با عبور مردم از اصلاحات نه اپوزیسیون تقویت می‌شود و نه الزما تمام آراء اصلاح‌طلبان به سبد اصولگرایی ریخته می‌شود؛ بلکه میانه‌روهای عملگرا جایگاه ویژه‌ای نزد مردم می‌یابند.

با عبور مردم از اصلاحات نه اپوزیسیون تقویت می‌شود و نه الزما تمام آراء اصلاح‌طلبان به سبد اصولگرایی ریخته می‌شود؛ بلکه میانه‌روهای عملگرا جایگاه ویژه‌ای نزد مردم می‌یابند.

فاطمه هاشمی رفنسجانی به تازگی گفته است که مردم از اصلاح‌طلبان عبور کرده‌اند. این سخن را البته پیش از این نیز می‌شنیدم که مردم دیگر به اصلاح‌طلبان اعتماد ندارند و آنها را نمایندگان سیاسی خود نمی‌دانند. حالا پرسش آن است که با چنین فرضیه‌ای مردم به کدام سمت می‌روند؟

برخی باور دارند که متعاقب بی‌اعتمادی مردم به اصلاح‌طلبان، براندازی رشد می‌کند. یعنی عرصه بعد از اصلاح‌طلبی براندازی است و وقتی مردم از اصلاح‌طلبان عبور کنند، به اپوزیسیون نزدیک می‌شوند. این گزاره دارای اشکالات اساسی است زیرا کاهش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان در پی آن بود که دولت روحانی و اصلاح‌طلبان نتوانستند به شعارهای خود عمل کنند و مردم از جانب آنها احساس فریب کردند. مشاهده می‌کنیم که حتی سید محمد خاتمی که روزگاری «تَکرار»هایش باعث تجمیع گسترده سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان می‌شد، در پایان کار روحانی از اعتبار سابق برخوردار نبود. بنابراین مهم‌ترین ضربه‌ای که اصلاح‌طلبان وارد شد، عملکرد ضعیف دولت یازدهم و دوازدهم بود و این موضوع ارتباطی به نگاه عمومی به نظام ندارد.

موضوع بعدی آن است که اصلاح‌طلبان بیش از هر چیز به سیاست‌بازی‌های خود باختند. به این معنی که اگر روزگاری جریان اصلاحات می‌توانست با شعارهای اجتماعی نسل جوان را همراه خود کند، به تدریج و با هدف‌گذاری قدرت‌طلبانه عملا اعتماد مخاطبان خود را از دست دادند. اصلاح‌طلبان روزگاری در دانشگاه بیشترین اقبال را میان نیروهای سیاسی داشتند اما امروز می‌بینیم که آنها در دانشگاه به عنوان پایگاه سنتی‌شان هم جایگاهی ندارند.

اصلاح‌طلبان در ادامه مسیر دچار یک اشتباه استراتژیک هم شدند؛ وقتی دریافتند که سرمایه اجتماعی سابق را ندارند؛ تصور کردند با حرکت به سمت رادیکالیسم می‌توانند دوباره به جایگاه سابق خود بازگردند؛ اشتباهی بزرگ که به ضد هدفشان تبدیل شد و هرچه نیروهای رادیکال‌شان سعی کردند در ملتهب‌کردن فضای اجتماعی توجه عمومی را جلب جبهه اصلاحات کنند اما دیدند که این رفتار نتیجه معکوس می‌دهد.

برخی باور دارند در تضعیف جایگاه عمومی اصلاح‌طلبان، مردم به سمت سمت اصولگرایان سوق پیدا می‌کنند. این نظر دقیقا عکس نظر اول یعنی حرکت به اپوزیسیون است. نظر اخیر مبتنی بر تجربه سیاسی است که معمولا مردم در ناامیدی از یک جناح به سمت جناح رقیب می‌روند اما این دیدگاه هم دقیق نیست زیرا اصولگرایان هم یک کل واحد نیستند و مردم همین حالا به بخش‌هایی از آنها هم انقتادهای مهمی دارند.

به نظر می‌رسد عرصه بعد از عبور از اصلاح‌طلبان نه حرکت عمومی به سمت اپوزیسیون‌شدن و نه الزاما تمایل به اصولگرایی است؛ شاید درست‌تر این باشد که در مقطع کنونی مردم در پی کسب آرامش سیاسی، اجتماعی و البته اقتصادی در زندگی خود هستند و تمایل دارند کسانی روی کار آیند که به صورت عملگرایانه مشکلات را حل کند و در عین حال در موضوعات سیاسی نیز مشی‌ای میانه داشته باشد. در عین حال اصول کلی انقلاب اسلامی و باور به قانون اساسی هم پیش‌نیاز چنین حالتی است. پس در دورانی که مردم از اصلاح‌طلبان عبور کرده‌اند، جایگاه میانه‌روهای عملگرا تقویت خواهد شد.