قاسم محبعلی:

خواسته اسرائیل خاتمه دادن بحران نیست

آقای قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه ایران درباره آینده غزه می گوید: خواسته های امروز اسرائیل در عمل و در مرحله اجرا با مشکل روبرو است. آنچه حماس و اعراب می خواهند یک آتش بس است بالاخره زمانی بین آنچه طرفین می گویند نقطه مشترکی پیدا می شود و به تفاهمی دراز مدت یا دائمی دست پیدا می کنند.

 *وضعیت جنگ غزه و سرنوشت مذاکرات؛ آینده فلسطین را معلوم خواهد کرد

*هیلی و مایک پنس که بسیار تند رو بود ولی از رقابت ها کنار رفت.

*مساله فلسطین و بحران این سرزمین تاثیرات عمیقی در خاورمیانه دارد

*جنگ غزه؛ جنگ عربی و اسرائیلی نیست جنگ فلسطین و اسرائیل است

*تهدیدات اسرائیل خرد است، یعنی ایجاد ناامنی

*صلح و دستاورد های سیاسی بعد از جنگ مهم است

*اگر غرب تمایل داشته باشد که به امنیت در خاورمیانه برسد، فلسطینی ها دارای یک کشور خواهند شد

*راه حل منطقه ای این است که فلسطینی ها به حقوق خود برسند

*موضوع هسته ای ایران به پیچیدگی مساله فلسطین نیست

*مساله هسته ای ایران به نوعی به مساله سیاست ایران در قبال اسرائیل پیوند خورده است

*روسیه، اروپا و آمریکا در مورد اسرائیل با هم هم نظر هستند ولی در مورد ایران بین روس ها و غرب اختلافاتی وجود دارد

*روس ها از جدایی ایران و غرب و از تحریم ایران سود می برند

*وقوع جنگ در منطقه شرایطی تازه ایجاد می کند

آقای قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه ایران درباره آینده غزه می گوید: خواسته های امروز اسرائیل در عمل و در مرحله اجرا با مشکل روبرو است. آنچه حماس و اعراب می خواهند یک آتش بس است بالاخره زمانی بین آنچه طرفین می گویند نقطه مشترکی پیدا می شود و به تفاهمی دراز مدت یا دائمی دست پیدا می کنند. احتمال وقوع چنین تفاهمی وجود دارد و مساله حل نخواهد شد ولی تنش موکول به آینده می شود. می توان وقوع همزمان تفاهمی سیاسی را نیز پیش بینی کرد باید دید غرب در مورد فلسطین و اداره غزه و اداره کرانه باختری چه تفاهمی در نظر دارد. این تفاهم سیاسی به چگونگی تعریف رابطه موجودیت فلسطین با موجودیت اسرائیل بستگی دارد. باید دید آیا مثل امروز خواهد بود و فلسطینیان کشوری بدون حاکمیت تلقی خواهند شد یا این حق به فلسطین داده می شود که کشوری دارای حاکمیت ملی داشته باشد.

متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با آقای محبعلی را می خوانید:

بعد از جنگ غزه چه آینده ای برای منطقه پیش بینی می شود؟ آیا در معادلات آینده خاورمیانه، تامین امنیت اسرائیل از سوی غربی ها پر رنگ تر خواهد بود؟

پاسخ این پرسش بستگی به این دارد که جنگ چگونه تمام شود و کدام سناریو به نتیجه برسد! یکی از سناریو ها آن چیزی است که اسرائیل می گوید یعنی عدم وجود نظامی حماس در غزه و آزادی گروگان ها و این که چهارچوب اداره غزه به گونه ای باشد که اسرائیل هیچ وقت از جانب آن احساس تهدید نکند. اسرائیل بر سر این که چگوه غزه را اداره کنند یا به دست دیگری بدهند بحث دارد. یک راه حل آتش بس با حضور و توافق حماس است. وضعیتی دیگر گسترش جنگ است که تاثیرات منطقه ای دارد. چگونگی گسترش جنگ به لبنان و یمن و سوریه و حتی به کرانه باختری و اردن مطرح است. این شرایط وضعیت متفاوتی ایجاد خواهد کرد. مساله دیگر این است که دولت های دیگر وارد جنگ با اسرائیل شوند. احتمال ورود اعراب به جنگ با اسرائیل صفر است ولی این احتمال مطرح است که ایران وارد جنگ شود. در این صورت جنگ از حوزه فلسطین و اسرائیل خارج می شود و به جنگی منطقه ای تبدیل خواهد شد که آثار فراوانی دارد زیرا آمریکا، غرب و به طور کل جامعه بین الملل به حفظ و تامین امنیت اسرائیل معتقد است.

امروز در کنار مساله امنیت اسرائیل موضوع فلسطین و وضعیت فلسطینیان مطرح شده است. اگر در پایان این جنگ توافقی بین المللی بوجود بیاید طبق آنچه که اعراب می گویند باید دولتی فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه ایجاد شود. این خواسته فلسطینیان است و اخیرا حماس هم در سطوحی نسبت به آن اظهار تمایل کرده است. البته کیفیت دولت فلسطینی مد نظر اعراب با دولت فلسطینی که آمریکا در نظر دارد فرق می کند. این مساله شرایط جدیدی در منطقه ایجاد می کند و می تواند به امنیت و آرامش منطقه منجر شود. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد اثر مهمی در منطقه خواهد داشت. اگر این اتفاق رخ ندهد باید در نظر داشت که بحران در منطقه خاتمه پیدا نخواهد کرد. خواسته اسرائیل خاتمه دادن بحران نیست. آنچه اسرئیل می گوید به معنی اتمام درگیری ها نیست بلکه سر پوشی موقت بر ماجرا است همانطور که در ۷۵ سال اخیر بود و هر بار در جنگ این اتفاقات افتاده است و اسرائیلی ها توانسته اند مدتی شرایط را بر وفق مراد خود ادامه دهند ولی بعد دچار چالش امنیتی شده اند. اسرائیل هیچ گاه نتوانسته امید به داشتن «کشوری امن» را به حقیقت برساند.

موضوع تفاهم غرب و اسرائیل در خصوص تشکیل کشور فلسطینی یک مشکل است. فلسطینیان فکر می کنند اگر چنین شرایطی ایجاد شود به آرامش و امنیت می رسند و می توانند رفاه را تجربه کنند تمام این مسائل آثار منطقه ای و بین المللی دارد ولی موضوع به این بستگی دارد که چه سناریویی اتفاق بیفتد. طبیعی است که هر سناریویی تاثیرات ژئوپولتیکی مخصوص به خود را دارد. در بدترین حالت اگر جنگ گسترش پیدا کند و جنگ منطقه ای شکل بگیرد، مداخلات نظامی محدود به اسرائیل یا گروه های منطقه ای نخواهد بود. چنین جنگی می تواند آثار؛ تبعات و تغییراتی گسترده به وجود بیاورد. مثلا اتفاقی که در تونس افتاد و جوانی خود را آتش زد آثاری بزرگ به دنبال داشت و برخی از رژیم های منطقه به دنبال این اتفاق تغییر پیدا کردند و دچار فروپاشی شدند و رویکردی جدید در منطقه ایجاد شد و جنگی منطقه ای در گرفت. وقوع جنگ در منطقه شرایطی تازه ایجاد می کند در آن صورت باید منتظر بود و وضعیت کشور هایی مثل لبنان ، سوریه و یمن را نظاره کرد و دید که در ایران چه تغییراتی ایجاد می شود.

وقوع جنگی منطقه ای به نظر بعید می رسد طرفین نشان داده اند که به دنبال جنگی منطقه ای نیستند ولی ضربه پذیر بودن اسرائیل ثابت شد اهداف بلند مدت غرب برای تامین امنیت اسرائیل چیست؟

مساله امنیت اسرائیل دو مساله است؛ یکی امنیت کلان و دیگری امنیت فیزیکی روی زمین؛ این دو مساله با هم متفاوت است. اسرائیل تهدیدی بزرگ ندارد یعنی کشوری نمی خواهد اسرائیل را اشغال کند. تهدیدات اسرائیل خرد است، یعنی ایجاد ناامنی. رفع چنین تهدیداتی نیز به نوع پایان جنگ و شرایط سیاسی اسرائیل بستگی دارد. درگیری مهم نیست زیرا درگیری بخشی از یک جنگ است بلکه صلح و دستاورد های سیاسی بعد از جنگ مهم است. اگر غرب تمایل داشته باشد که به امنیت در خاورمیانه برسد، فلسطینی ها دارای یک کشور خواهند شد. اینکه آن کشور چقدر مهم است و چه مواردی در تشکیل کشور فلسطینی مهم شمرده خواهد شد، همه این ها به نوع توافق مربوط است. مساله بسیار پیچیده ای است و ممکن است روند این توافق بسیار طولانی باشد و مانع زیادی بر سر راه توافق باشد ولی این وضعیت بسیاری از چالش های منطقه ای را حل و فصل خواهد کرد. مساله گروه های غیر دولتی در منطقه حل می شود زیرا وجود چنین گروه هایی مفهومی ندارد به طور مثال چه داعش و چه گروه هایی که به همکاری با ایران متهم هستند و گروه های چریکی و فلسطینی و سایر گروه های بین دولتی مسلح نمی توانند کار کنند. ایجاد وضعیت جدید در منطقه باعث می شود این گروه ها توجیهی بر حضور خود نداشته باشند. وجود چنین گروه هایی تا زمانی که چنین بحرانی در خاورمیانه وجود دارد توجیه پذیر است. غرب یعنی آمریکا و اروپا تولید کننده این بحران بودند این بحران خود به خود به وجود نیامده است و محصول سیاست هایی است که در جنگ اول و دوم و در توافقات و تصمیمات غربی ایجاد شده است. به همین نسبت آنها در اراده حل بحران نقش اصلی را دارند. راه حل منطقه ای این است که فلسطینی ها به حقوق خود برسند این که چگونه برسند بحثی سیاسی است و شرایط جدید می طلبد.

این دیپلمات پیشین در مورد اینکه آیا اراده غرب بر تشکیل یک دولت فلسطینی استوار است؟ گفت: تا امروز چنین اراده ای وجود نداشت در غرب هم بر سر این موضوع اختلاف وجود دارد. حمهوری خواهان آمریکا چنین نظری ندارند. اگر اتفاقاتی به نفع اعراب رخ داده در دوره ای بوده که دموکرات ها بر سر کار بودند. کمپ دیوید و عقب نشینی اسرائیل از صحرای سینا و تحویل یک بخش در زمان کارتر بود. قدم بعدی هم در زمان کلینتون بود. یکی از نگرانی های آمریکا طولانی شدن این جنگ است زیرا در دوره بعد ترامپ می تواند بر سر کار بیاید. کاندیدا شدن ترامپ به معنی برنده شدن او است. امروز او می تواند رای بیاورد و وضعیت جدیدی در آمریکا حاصل خواهد شد رسیدن دیگر شخصیت های تند روی آمریکا به قدرت نیز می تواند به معنی طولانی شدن جنگ باشد. مثلا خانم نیکی

زمانی قصد بر حل مساله است و زمانی می خواهند مسائل را به صورت یک طرفه به نفع اسرائیل پیش ببرند. این به معنی حل مساله نیست. تجربه نشان داده است که به این ترتیب مساله حل نمی شود بلکه بحران از یک بحران به بحرانی جدیدتر تغییر می کند. مساله فلسطین و بحران این سرزمین تاثیرات عمیقی در خاورمیانه دارد ریشه بسیاری از تشنجات منطقه مساله فلسطین است آمریکایی ها به این موضوع معترف هستند. اعراب از سال ۱۳۷۳ به بعد تصمیم به صلح گرفتند جنگ دیگر جنگ عربی و اسرائیلی نیست جنگ فلسطین و اسرائیل است. شاید اعراب به تناسب از فلسطین حمایت کنند اما امروز اعراب اعتقادی به وجود سیاسی و نظامی حماس در غزه ندارند. شاید قطر کمی تفاوت کند ولی عموم اعراب به این صورت نیستند. اعراب باید توجیهی برای جهت گیری تصمیمات خود داشته باشند. وقتی عربستان می گوید که باید کشوری فلسطینی بر اساس مرز های ۱۹۶۷ و به پایتختی بیت المقدس تشکیل شود، مبنایی دارد ولی این موضوع با توجه به شرایط جدید امری بسیار مشکل است. ۷۵۰ هزار یهودی فقط در کرانه باختری زندگی می کنند. ۶۰ درصد جمعیت قدس یهودی است این مسائل بر اساس پروژه یهودی سازی اتفاق افتاده است. قبل از اشغال این نسبت ۱۰ تا ۱۵ درصد بود. شرایط تغییر کرده است و سرنوشت قدس متفاوت از قبل است.

در طرح اولیه سازمان ملل آمده بود که آن منطقه باید بین المللی شود امروز وضعیت مدیریت آن منطقه به چگونگی پایان جنگ و نوع توافق وابسته است. وضعیت جنگ غزه و سرنوشت مذاکرات؛ آینده فلسطین را معلوم خواهد کرد. بحران فلسطین ساخته و پرداخته غرب است و راه حل آن از مسیر بین المللی می گذرد. این بحران نهایتا به دست قدرت های بزرگ حل و فصل خواهد شد، قدرت های بزرگ جهان باید با قدرت های منطقه ای توافقاتی صورت بدهند و این توافق روی زمین بین فلسطینیان و اسرائیلی ها پیاده شود، فعلا این اراده وجود ندارد بحث کلامی آن وجود دارد ولی احیای چنین وضعیتی بسیار پیچیده است.

اما دیدیم که قدرت های بزرگ جهانی چند دهه درگیر حل و فصل مسائل هسته ای ایران بودند ولی موفق نشدند

این مساله ای جداگانه است. موضوع هسته ای ایران به پیچیدگی مساله فلسطین نیست. مساله هسته ای ایران به نوعی به مساله سیاست ایران در قبال اسرائیل پیوند خورده است. اساس برجام متفاوت از مساله فلسطین است. در مورد امنیت اسرائیل هیچ اختلافی بین روس ها و آمریکا وجود ندارد. شاید روس ها به دلیل شرایطی که دارند و به دلیل رقابت های بین دو قدرت، در مورد فلسطین با آمریکا اختلافاتی داشته باشند ولی بر سر امنیت اسرائیل اختلاف نظر وجود ندارد. روسیه اروپا و آمریکا در مورد اسرائیل با هم هم نظر هستند ولی در مورد ایران بین روس ها و غرب اختلافاتی وجود دارد. روس ها از جدایی ایران و غرب و از تحریم ایران سود می برند. در شرایط عادی ایران رقیب روس ها است. ایران و روسیه در مسائل ژئوپولتیکی و مساله انرژی رقیب هستند. ایران و روسیه در قفقاز و در آسیای میانه رقابت هایی دارند در مراحلی ایران می تواند تهدیدی برای روسیه باشد. مساله میزان دخالت های روسیه در ایران و تاثیر اش بر منافع ایران به رفتار ایران و برخورد کشورمان و اراده حاکمیت ایران بستگی دارد. اگر سیاست ایران در قبال اسرائیل و غرب سیاست های امروزی نبود، مساله هسته ای ایران به صورت امروز نبود. اسرائیل نشان داد که تهدیدات ایران در عمل تهدیداتی معتبر نیست اما اسرائیل از این تهدیدات سود می برد. در آمریکا و اروپا اسرائیل از تهدیدات ایران بهره برداری می کند و ایران را به عنوان خطری برای موجودت خود معرفی می کند و از کمک ها و حمایت های بین المللی استفاده می کند و با آزادی عمل بیشتری سرکوب فلسطینیان را ادامه می دهد.

آیا این احتمال وجود دارد که غرب و اسرائیل با منتسب کردن گروه های نظامی منطقه به ایران اقداماتی علیه کشورمان انجام بدهند؟

تمام این مسائل به چگونگی پایان این جنگ بستگی دارد. باید دید این جنگ چگونه پایان پیدا می کند!

بالاخره نقطه ای بین خواسته های اسرائیل پیدا خواهد شد. خواسته های امروز اسرائیل در عمل و در مرحله اجرا با مشکل روبرو است. آنچه حماس و اعراب می خواهند یک آتش بس است بالاخره زمانی بین آنچه طرفین می گویند نقطه مشترکی پیدا می شود و به تفاهمی دراز مدت یا دائمی دست پیدا می کنند. مثلا در ۲۰۰۶ بین اسرائیل و حزب الله تفاهمی رخ داد و تا همین اواخر پایدار بود. نه اسرائیل در لبنان علیه حزب الله کاری می کرد و نه حزب الله علیه اسرائیل در جنوب لبنان اقدامی صورت می داد. احتمال وقوع چنین تفاهمی وجود دارد و مساله حل نخواهد شد ولی تنش موکول به آینده می شود. می توان وقوع همزمان تفاهمی سیاسی را نیز پیش بینی کرد باید دید غرب در مورد فلسطین و اداره غزه و اداره کرانه باختری چه تفاهمی در نظر دارد. این تفاهم سیاسی به چگونگی تعریف رابطه موجودیت فلسطین با موجودیت اسرائیل بستگی دارد. باید دید آیا مثل امروز خواهد بود و فلسطینیان کشوری بدون حاکمیت تلقی خواهند شد یا این حق به فلسطین داده می شود که کشوری دارای حاکمیت ملی داشته باشد.