لوموند:

دربیست و پنج سالگی یورو؛ چین صنعت اروپا را در آستانه نابودی قرارداد

در بیست و پنج سالگی تولد یورو؛ صنعت اروپا در شرف نابودی قرار گرفته است. روزنامه فرانسوی لوموند در یادداشتی به قلم ستون‌نویس‌اش ماری شارل نوشته که این روزها در بیست و پنج سالگی تولد یورو؛ صنعت اروپا در آستانه نابودی- توسط چین- قرار گرفته است.

در بیست و پنج سالگی تولد یورو؛ صنعت اروپا در شرف نابودی قرار گرفته است. روزنامه فرانسوی لوموند در یادداشتی به قلم ستون‌نویس‌اش ماری شارل نوشته که این روزها در بیست و پنج سالگی تولد یورو؛ صنعت اروپا در آستانه نابودی- توسط چین- قرار گرفته است.

در آغاز سال جاری، یورو بیست و پنجمین سالگرد تولد خود را بدون هیچ شمع یا زرق و برقی جشن گرفت. اول ژانویه ۱۹۹۹ بود که یورو به عنوان واحد پول رسمی یازده کشور در منطقه یوروی جدید تعیین شد. سه سال بعد، یعنی در سال ۲۰۰۲ نیز سکه‌ها و اسکناس‌های این واحد پولی به تصویب رسیدند. امسال ولی در بیست و پنج سالگی یورو هیچ کس تمایلی به باز کردن نوشابه برای چنین مناسبتی نداشت- که البته بی‌شک به دلیل شرایط دردناک حال حاضر بود. درگیری‌های خاورمیانه و اوکراین و البته یک سری تنش‌های حاد ژئوپلیتیکی این روزها را به زمان نامناسبی برای گرفتن جشن و مراسم تبدیل کرده‌اند. با این حال بعید هم نیست خوش‌بین‌ترها به این نکته اشاره کنند که یورو چنان با زندگی روزمره مردم اروپا عجین شده که گرفتن مراسم سالگرد برای آن یک رویداد غیرواقعی به نظر می‌رسد.

اما آیا اروپایی‌ها از یورو راضی هستند؟ چه ارزیابی می‌توان از کارنامه ربع قرنی یورو انجام داد؟ با توجه به این‌که در این دوره، پدیده‌های دیگری مانند گسترش به شرق و ظهور چین شکل جدیدی به اقتصاد اروپا داده، ارزیابی این موضوع دشوار جلوه می‌کند. با این حال مطمئناً می‌توان یک فاکتور را به ستون «مثبت‌ها»ی کارکرد یورو اضافه کرد: یورو با حذف هزینه‌ها و ریسک‌های مبادله پولی در منطقه، زندگی روزمره را برای شهروندان و شرکت‌های مختلف آسان‌تر کرده است.

در حالی که بسیاری از اقتصاددانان انگلیسی‌زبان مرگ حتمی آن را پیش‌بینی کرده بودند، اما یورو در این مدت در برابر بحران‌های بزرگی چون بحران مالی سال ۲۰۰۸، بحران بدهی سال ۲۰۱۰ و نیز بحران انرژی و تورم مرتبط با جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲ مقاومت کرده است و نهادهای یورو قوی‌تر شده‌اند. بانک مرکزی اروپا اختیارات خود را افزایش داده و بدهی‌ها و اوراق قرضه عمومی را خریداری کرده و نقش تنها ناظر بانکی را بر عهده گرفته است. در واقع در این مدت اروپایی‌ها سازوکارهای حفاظتی و همبستگی جدیدی معرفی کرده‌اند. و البته به‌رغم افزایش پوپولیسم، لفاظی‌ها درباره خروج از دایره رواج یورو- که هنوز در طول بحران ۲۰۱۰ مکرر بر زبان می‌آمد- کاهش یافته است.

اما این‌جا یک نکته مهم وجود دارد: یورو مانند بازار واحدی که به ثمر رسانده؛ تمرکز صنعت اروپا را بر روی خط‌الراس مرکزی- از دریای شمال تا شمال ایتالیا- بنا نهاده و در عین حال به زیان مناطق پیرامونی عمل کرده است. لازم به ذکر است که همه این‌ها را برخی از سیاست‌های نادرست ملی از قبیل فانتزی دیرینه «فرانسه بدون کارخانه» تسریع کرده است.

در کل در این ربع‌قرن نتایج و پیامدهای کلی یورو مختلط بوده است. از سال ۱۹۹۹ نرخ اشتغال در اتحادیه پولی افزایش یافته و بیکاری جوانان کاهش یافته است. از سوی دیگر، نسبت افراد زیر خط فقر از کمی کمتر از ۱۵.۵ درصد جمعیت به کمی بیش از ۱۶.۵ درصد افزایش یافته است. یورو در عین حال به ارز اصلی بین‌المللی تبدیل نشده و وزن آن در تجارت جهانی نزدیک به مجموع ارزهای ملی است که جایگزین آن‌ها شده است.اما آن‌چه باعث شده در این چند وقت اخیر ضعف‌ها و کارکردهای منفی آن بیشتر توی چشم باشد؛ آسیب‌پذیری اقتصاد و صنعت اروپا در مقابل هجمه اقتصادی و صنعتی چینی‌هاست- که آینده تیره و تاری را در چشم‌انداز اروپا قرار داده است./ شفقنا