سیاست خارجی ایران در آفریقا؛ فرصتی که نباید از دست داد

سیاست خارجی به معنی روش دنبال کردن منافع کشور در سطوح بین‌المللی و در رابطه با جوامع، دولت‌ها و دیگر بازیگران است و مجموعه‌ای از اهداف بین‌المللی و راه‌های رسیدن به آن‌ها را در برمی‌گیرد. قوه مجریه نهاد اجراکننده سیاست خارجی رسمی کشورها در عرصه فراملی است و اصول ثابت و متغیری را در تعامل با دیگران دنبال می‌کند.

سیاست خارجی به معنی روش دنبال کردن منافع کشور در سطوح بین‌المللی و در رابطه با جوامع، دولت‌ها و دیگر بازیگران است و مجموعه‌ای از اهداف بین‌المللی و راه‌های رسیدن به آن‌ها را در برمی‌گیرد. قوه مجریه نهاد اجراکننده سیاست خارجی رسمی کشورها در عرصه فراملی است و اصول ثابت و متغیری را در تعامل با دیگران دنبال می‌کند.

قاره آفریقا متشکل از ۵۵ دولت مستقل است که عضو سازمان ملل متحد هستند. کشورهایی که گذشته سختی را پشت سر گذاشته تا توانسته‌اند از بند استعمار کلاسیک رهایی پیدا کنند و حکومت خود را شکل بدهند. در طول سال‌های اخیر، نگاه‌ها به قاره آفریقا شکل ویژه‌تری به خود گرفته است؛ رشد روزافزون فناوری در جهان و افزایش تعداد کشورهای درحال توسعه منجر به ورود اقتصادی و سیاسی کشورهای متعددی به قاره سیاه شده‌است؛ دولت‌هایی که می‌کوشند به طریقی راه ورود خود را به درون قاره فرصت‌ها باز کنند و بتوانند از ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه نهایت استفاده را ببرند.

امروزه قاره آفریقا به جایی رسیده که در سال‌های گذشته به طور میانگین، یک تریلیون دلار با جهان تجارت داشته است که ۵۰ درصد آن شامل صادرات این قاره به سایر کشورها و ۵۰ درصد هم شامل واردات است.

اما جمهوری اسلامی ایران که بخشی از سیاست خارجی خود را بر مبنای حمایت از مستضعفان و گروه‌های محور مقاومت بنا نهاده ‌است می‌تواند نگاه ویژه‌تری به قاره سیاه داشته باشد زیرا کشورها و نهادهایی که در برابر استبداد و استعمار ایستادگی می‌کنند در این قاره کم نیستند و آن‌ها نیز در زمره این دسته‌بندی قرار می‌گیرند.

علاوه بر این نگاه، قاره آفریقا شامل تاریخ عمیقی است که از دیرباز شاهد پدیده‌های مختلفی بوده ‌است؛ اتفاقاتی که تابع تغییرات سیاسی در جهان بوده؛ در نهایت، امروزه قاره سیاه را به حیاط خلوت قدرت‌های شرقی و غربی مبدل ساخته و این درحالی است که جریان استقلال‌طلبی کشورهای آفریقایی سال‌ها به پایان رسیده و دست استعمار کلاسیک قطع شده است.

از طرفی کشورهای قاره آفریقا در بسیاری از رخدادها با جمهوری اسلامی ایران هم‌گرا بوده‌اند؛ همانند حمایت اتحادیه آفریقا به نمایندگی از کشورهای آفریقایی از فلسطین و محکوم کردن کنش‌های رژیم اشغالگر قدس؛ حمایت اخراج استعمارگران غربی در طول تاریخ حتی در سال گذشته با اقدامات کشورهای نیجر، گابن و بورکینافاسو در اخراج فرانسه از غرب آفریقا، حمایت از برنامه هسته‌ای ایران در سال‌های گذشته و درپی خروج آمریکا از برجام، نپذیرفتن درخواست رژیم صهیونیستی برای پیوستن به اتحادیه آفریقا در قالب عضو ناظر، دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای حضور در اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر در طول سالیان متمادی و … .

در کنار مسائل سیاسی، از قاره آفریقا به عنوان منطقه‌ای نام برده می‌شود که در آینده‌ سیاسی زمین به مهره‌ای تعیین‎کننده بدل خواهد شد؛ این قاره با وجود سال‌ها استعمار کشورهای غربی همچنان مملوء از منابع معدنی(الماس، طلا،

بوکسیت، آهن، مس، اورانیم، منیزیم، سنگ‌های قیمتی، نفت و…) و غذایی است؛ در کنار این مساله، رشد جمعیت در قاره سیاه به شدت در حال افزایش بوده و نیروی کار جوان درحال ورود به صحنه‌ میدانی کشورهای آفریقایی است؛ نسل جوانی که قرار است بر اساس نظام آموزش‌وپرورش دولت‌های خود، رشد کرده و آینده سیاسی قاره آفریقا را رقم بزنند.

همچنین ۵۵ دولت موجود در این قاره نشان از سهم بالای قاره آفریقا در تصمیم‌گیری‌های بین‌الملی دارد؛ واکنش‌هایی که سازمان ملل متحد به پدیده‌های مختلف نشان می‌دهد به طور عموم در صحن عمومی سازمان به رأی گذاشته می‌شود.

در کنار این مسائل، مجامع بین‌المللی تسهیلات فراوانی را به دولت‌هایی اعطا می‌کند که برای حل مسائل مختلف وارد کشورهای کم توسعه یا توسعه نیافته آفریقا می‌شوند. اقدامات بشردوستانه برخی از کشورها هر چند به صورت نمایشی باشد تأثیر جدی در فضا جامعه عمومی مردم جهان می‌گذارد و حتی می‌تواند کشورهای مختلف را به عنوان حکومت‌هایی خیرخواه معرفی کند. این درحالی است تجربه صدور انقلاب و تشیع در کشورهای مختلف قاره آفریقا مانند اقدامات شیخ ابراهیم زکزاکی در نیجریه، فعالیت‌های علمی و دانشگاهی در اوگاندا، ارتباطات فرهنگی با سیرالئون و زیمباوه، اقدامات موفق هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در سراسر آفریقا و… شاهدی بر این گزاره است که جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در قاره آفریقا موفق باشد.

اقتصاد آفریقا از منظر دیگران

بانک جهانی در این باره می‌نویسد: با آغاز بیماری کرونا در جهان، روند صعودی اقتصاد آفریقا با مشکلات عدیده‌ای مواجه شد که این شیب این صعود را کاهش داد؛ آغاز جنگ روسیه و اوکراین نیز از طرف دیگر زیست غذایی کشورهای آفریقایی را دچار مشکل و آن‌ها را با بحران روبرو کرد.

امروزه هر چند همه‌گیری کرونا به پایان رسیده اما اقتصاد قاره همچنان دچار هزینه بالای استقراض و تورم بالاست که مانع از رشد بالای اقتصادی می‌شود. پنجره جمعیتی در این قاره و هزینه پایین استخراج نفت و گاز و منابع انرژی تجدیدپذیر، نقاط عطف اقتصادی در این قاره خواهد بود. از طرف دیگر به گفته بانک توسعه آفریقا و صندوق بین‌المللی پول، نرخ تولید ناخالص داخلی(GDP) در آفریقا بالاتر از میانگین جهانی بوده و روند رشد خود را برای بار دیگر آغاز کرده است.

کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) به تازگی «گزارش توسعه اقتصادی آفریقا ۲۰۲۳» را منتشر و به این نکته اشاره کرد که آفریقا از نظر منابع اولیه غنی است و بازار مصرف در حال گسترش دارد و می‌تواند به یک مقصد تولیدی مهم برای صنایع مبتنی بر فناوری و یک حلقه کلیدی در زنجیره تامین جهانی تبدیل شود.

اقتصادهای آفریقایی می‌توانند از منابع عظیم مادی و بازارهای مصرفی رو به رشد مورد نیاز بخش فناوری پیشرفته بهره ببرند. براساس این گزارش، تقویت زنجیره‌های تأمین انرژی و صنایع آفریقا، کلید رشد منطقه است و ادغام عمیق‌تر در زنجیره‌های تأمین جهانی نیز باعث تنوع در اقتصاد آفریقا و افزایش انعطاف‌پذیری آن‌ها در برابر شوک‌های آینده خواهد شد و به رشد جهانی کمک خواهد کرد.

اما شاید جالب باشد به گزارش کاخ سفید و دولت چین از قاره آفریقا نگاهی بیندازیم؛ براساس این گزارش، در سال ۲۰۲۵، آفریقای جنوب صحرا به احتمال زیاد حرکت سیر صعودی خود را تقویت می‌کند، که به طور ناگهانی به دلیل اثرات مخرب اجتماعی و اقتصادی همه‌گیر کرونا از مسیر خارج شده بود.

در طول پنج سال آینده، نرخ رشد جمعیت و شهرنشینی در جنوب صحرای آفریقا همچنان بالاترین میزان در سراسر جهان خواهد بود و فرصت‌های تجاری و دموکراتیک را برای جمعیتی که به طور فزاینده‌ای مرتبط و جوان هستند ایجاد می‌کند.

با این حال، روندهای متعددی که در حال حاضر برخی از بخش‌های منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهند، به احتمال زیاد ادامه خواهند یافت یا تشدید خواهند شد؛ از جمله قیمت‌های بی‌ثبات کالاها و توقف یکپارچگی اقتصادی منطقه‌ای، ارائه خدمات ضعیف و فساد بومی؛ افزایش استرس ناشی از رویدادهای شدید آب‌وهوایی و افزایش ناامنی به دلیل تروریسم، شورش و خشونت‌های فرقه ای، در عین حال، رشد جمعیتی آفریقا، عرضه منابع طبیعی، و اهرم سیاسی و اقتصادی جمعی بالقوه، مشارکت و اهمیت فزاینده آن را در نظام بین‌الملل افزایش می‌دهد.

اما «شی جین پینگ» رئیس‌جمهوری چین در دستورالعمل ویژه‌ای که برای موسسه‌های چینی مقیم آفریقا در سال ۲۰۱۹ فرستاد علت همکاری چین و آفریقا را اینگونه بیان می‌کند: فعالیت ما به این دلیل است که ظرفیت تولید چین و آفریقا بسیار مکمل یکدیگرند و این پتانسیل توسعه بازار بزرگی را به ارمغان خواهد آورد.

چین دارای سرمایه، ظرفیت تولید و تکنولوژی است. نیازهای آفریقا عبارتند از آغاز صنعتی شدن، سرمایه و اشتغال؛ این قاره غنی از منابع مانند نفت خام، منگنز، مس و غیره است. با این حال، این منابع برای مدت طولانی مورد سوء استفاده قرار گرفته و توسط کشورهای غربی با قیمت‌های پایین بهره‌برداری شده است. چین می‌تواند با قیمت مناسب‌تری تجارت کند. چین، مس و پنبه بیشتری از آفریقا وارد می‌کند؛ پروژه‌های میدان نفتی شرکت‌های چینی در آفریقا تا حد زیادی به امنیت انرژی چین کمک کرده است.

البته باید افزود در جدیدترین بیانیه، چینی‌ها از افزایش ۳۶ درصدی میزان تبادلات تجاری در سال ۲۰۲۳ خبر داده‌اند و آفریقا را دومین شریک خود معرفی کرده و نوید گسترش طرح «یک کمربند یک راه» را می‌دهند. آن‌ها به توضیح همکاری‌های گسترده خود در زمینه تاسیس بانک، گردشگری، تجارت الکترونیک، حمل‌ونقل، ساخت‌وساز، انرژی و کشاروزی می‌پردازند. افزایش سهم کشورهای آفریقایی در بریکس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است که حضور آفریقا جنوبی از طرفی و اضافه‌شدن مصر و اتیوپی از طرف دیگر، نشانه سرمایه‌گذاری چین و روسیه بر روی کشورهای آفریقایی برای آینده است.

جمع‌بندی

حال این مساله در حالی است که سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در آفریقا به شدت تابع دولت‌های روی کار بوده؛ به صورتی که در دولت گذشته، میزان تبادل تجاری با قاره آفریقا به پایین‌ترین حد خود رسیده بود و در دولت کنونی، خیز بلندی برای حضور اقتصادی در قاره فرصت‌ها برداشته شده است تا حدی که شاهد رشد بسیار بالا در این زمینه بوده‌ایم و نوید روزهای خوب را می‌دهد اما همچنان جمهوری اسلامی ایران در زمینه آفریقا، به نقشه راه دقیق اقتصادی_سیاسی نیاز دارد تا بتواند با چشمان باز به قاره قدم بگذارد و موانع رقبای دیگر را کنار زده و به کارآمدی بالا در این منطقه برسد. تأسیس اندیشکده‌ها و تخصیص برخی از پرژه‌های علمی به موضوع آفریقا می‌تواند گام بسیار مهمی در این زمینه باشد./ایرنا