عدالت آموزشی با سرو جوجه کباب مراکشی!

از وزیر آموزش و پرورش مملکت پنهان نیست از شما دوستان چه پنهان هفتۀ گذشته تصویری از منوی غذای یک مدرسه غیرانتفاعی در فضای مجازی دست‌به‌دست شد که علاوه بر آب افتادن دهان خیلی ها، قیمت‌ها و نوع این غذاها واکنش برانگیز شد و طبق معمول یک عده دوباره جوگیر شدند و از آن به‌عنوان منوی لاکچری و لاکچری بازی در مدارس غیر انتفاعی نام بردند.

از وزیر آموزش و پرورش مملکت پنهان نیست از شما دوستان چه پنهان هفتۀ گذشته تصویری از منوی غذای یک مدرسه غیرانتفاعی در فضای مجازی دست‌به‌دست شد که علاوه بر آب افتادن دهان خیلی ها، قیمت‌ها و نوع این غذاها واکنش برانگیز شد و طبق معمول یک عده دوباره جوگیر شدند و از آن به‌عنوان منوی لاکچری و لاکچری بازی در مدارس غیر انتفاعی نام بردند.

هر چند وزیر هم خیلی قاطع و چکشی در برابر این داستان ایستاد و خطاب به حاشیه سازان گفت: «موضوع عدالت آموزشی را با این حاشیه‌ها ترکیب نکنید و ما روی منوی غذایی مدارس غیردولتی نظارتی نمی‌کنیم!»

(برادر من سریع قضاوت نکن… گوش بگیر ببین وزیر محترم در ادامه به چه نکته ای اشاره کرده؟ شش ماهه که دنیا نیومدی؟!)

وزیر محترم در ادامه فرمودند: «ما هیچ حرکتی که بوی اشرافیت بدهد را تایید و استقبال نمی‌کنیم، اما خانواده‌ها باید کمک کنند که این اتفاق نیفتد. خانواده‌ها از این وضعیت نباید استقبال کنند، ما هم بر کیفیت آموزش باید نظارت کنیم.»

یادش به خیر… زمانی که ما درس می خواندیم بابای مدرسه برای تهیه ساندویچ بوفۀ مدرسه، کالباس را جوری با تیغ موکت بری نازک می برید که وقتی آن را از داخل ساندویچ خارج می کردیم و در نور نگه می داشتیم، مثل بدن مثل کفشک ماهی اشیاء طرف دیگرش دیده می شدند و ضخامتش چند هزارم میل به یک میکرون بدهکار بود! برش خیار شور و گوجه هم دست کمی از کالباس نداشتند و محاسبه وزن مخلفات داخل ساندویچ از اندازه گیری وزن یک نقطه روی کاغذ دشوار تر بود!

اما این روزها همه چیز در مدارس در حال تغییر است. از مدل موی دانش آموزان گرفته تا منوی غذای مدارس. شما اگر تصویری از دانش آموزان یک مدرسه در سه دهه پیش را ملاحظه بفرمائید گمان می کنید که هنرجویان معبد شائولین در قالب یک تور گردشگری به ایران آمده بودند و در مدرسه عکس یادگاری گرفتند. کله ها طوری برق می زدند که کانه محتویات و افکار آنها قابل رویت بود! اگر هم کسی کله اش را نمی تراشید مدیر با یک دستگاه ماشین ریش تراشی عهد شپل میرزا، مو و پوست و کوتیکول مو را با هم می تراشید و تا به سلول های ترکیبی ماتریکس پیاز مو نمی رسید ول کن نبود!

اما الان به عقیده شما به دانش آموزی که با خودروی مدل 2 هزار به مدرسه می آید و با چلو کباب چنجه گوسفندی و سایر مخلفات پذیرایی می شود، لباس مارکش با حقوق دو ماه معلم برابر است، می توان چیزی راجع به جایگاه ابرو و چشم گفت؟! این دانش آموز همین که در مدرسه « آنچنان را آنچنان تر نکند» و بعد از کباب هوس چیز دیگر نکند،  مدیر و معاون کلاه شان را هوا می اندازند!

فقط یک نکته خدمت وزیر محترم عارض شویم که دعا کنند که خانواده ها اتفاقاً از این وضعیت( کباب چنجه گوسفندی و جوجه کباب مراکشی) استقبال کنند و کار به جاهای باریکتر نکشد و زبانم لال در مدارس غیر انتفاعی منوی  پنیر گوزن، عسل مانوکا، خاویار سیاه، بستنی با روکش طلا و … باب نشود!