سید مهدی حسینی دورود، دینپژوه و فعال رسانهای
نگرش دوگانه فقها بر سر پوشش زنان و تعارض یا عدم تعارض آن با حقوق و مبانی دینی از یکسو، تغییر ذائقه نسل امروزی، زیست و نگاه متفاوت آنها به سبک زندگی از سوی دیگر، گرایشهای مختلف سیاسی و اجتماعی را به چالش کشیده و بین آنها جدایی فکری به وجود آورده است.
در بین جریان روشنفکری و نواندیشی و حتی انجمنها و جمعیتهای زنان نیز دیدگاه یکسانی درباره حجاب وجود ندارد.
طیف علمای سنتی «اختیاری» بودن حجاب را منتفی دانسته و علمای نواندیش اجباری بودن آن را بر نمیتابند.
حضور فیزیکی و پررنگ زنان در انتخابات مختلف، ستادها، صندوقهای رأی، تجمعات و راهپیماییها و کسب نسبت برتر در مجامع علمی و آموزش عالی، ایستادن در سکوهای قهرمانیِ ورزش در حین مشکل ورود به ورزشگاه و شکوفایی استعدادها در ادب، هنر، تولید و کار آفرینی با همه فشارهای پیرامونی و تمایلات موجود خانه نشینی، همه و همه نشان از همگرایی آنان و جامعه و درخشیدن در همه عرصهها و نشانهای امید بخش از دانایی توأم با جسارت، صبوری، نجابت و تلاش آنها به سمت پیشرفت و بهبود وضعیت کشور دارد.
بر این اساس با گذشت ۴۳ سال از انقلاب و جایگاه بلندی که بنیانگذار فقید آن بر اساس مکتب و مذهب برای زنان قائل بودند؛
هر نوع مداخله در نوع پوشش و نوع رفتار زنان و هر نوع اظهار نظر درباره حضور آنان در عرصههای فرهنگی، ورزشی و حتی تحصیلی نباید با بیاحترامی، تحقیر، تخریب شخصیت، ایجاد ترس و فشارهای اجتماعی و قانونی همراه باشد.
زیرا لگد مال کردن کرامت انسانی، حتی هنگام توجه به آدمها نیز «تحقیر» بهشمار میآید.
تحقیر تلاشی برای بر کشیدن «خود» از طریق فرو کشیدن ديگران است. تحقیر شکلی از رابطه قدرت است. نوعی تحمیل سلطه و به تسلیم وا داشتن دیگری است.
از آنجایی که تحقیرِ اجتماعی پیامدهای مختلفی، از جمله مبارزه از مسیر لجاجت و کینهورزی را در پی دارد و حتی برای همان جامعه مخالف، اثری منفی خواهد داشت و به انحرافش خواهد کشید، همگان بهویژه متصدیان امور مملکت و حامیان حقوق زنان، میبایست فرصت مفاهمه و گفتگوی همه گروهها و نحلههای مختلف زنان با یکدیگر را فراهم نموده و با استفاده از ظرفیتهای ملی، دینی و فرهنگی، آن را «تحلیل» و ضرورت و فوائد آن را تبیین نمایند.
زنان و دختران مثل هر انسان دیگری به تحقیرها سخت معترض و با هر برخورد تحقیر آمیزی مخالفاند.
زیرا آنان در مسیر احقاق حق فردی و عمومی خود رنجها کشیده و غمها خوردهاند و تا رسیدن به قلَه راهی بس سخت اما شدنی دارند و به تعبیر دکتر شریعتی: همچون «نیلوفر آبی» که در آب میشکفد؛ اما از آب بیرون میآید، روی آب میشکفد، تمام وجودش، تمام هستیاش یک دهن میشود در برابر خورشید، خشک، بی رطوبت آب، گرچه در متن آب روییده است همواره رو به سوی خورشید