به بهانه نخستین سالگرد روزنامه‌نگار شهیر قمی

مؤلفه هایی که حسین عبداللهی را به روزنامه ‌نگاری ملی مبدل ساخت

 بدیهی است که روزنامه نگاری و داشتن روزنامه کارسهل و آسانی  نیست. روزنامه نگاری فراهم ساختن مجموعه ای از  مقدمات و ضرورت های مورد نیاز برای تولید محتوا ی فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی است. یعنی باید در این عرصه کوشید موضوعات مختلف جامعه را به تصویر کشید و در حوزه های مختلف به مردم آگاهی داد و مسئولان را نیز با تیزبینی درمدارو چارچوب مقررات و قوانینی که نهاد های مربوطه وضع کرده اند نگاه داشت تا تخطی یا انحرافی به وجود نیاید زیرا دردنیای امروزرسانه ابزاری مناسب برای امربه معروف ونهی ازمنکراست.

 بدیهی است که روزنامه نگاری و داشتن روزنامه کارسهل و آسانی  نیست. روزنامه نگاری فراهم ساختن مجموعه ای از  مقدمات و ضرورت های مورد نیاز برای تولید محتوا ی فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی است. یعنی باید در این عرصه کوشید موضوعات مختلف جامعه را به تصویر کشید و در حوزه های مختلف به مردم آگاهی داد و مسئولان را نیز با تیزبینی درمدارو چارچوب مقررات و قوانینی که نهاد های مربوطه وضع کرده اند نگاه داشت تا تخطی یا انحرافی به وجود نیاید زیرا دردنیای امروز رسانه ابزاری مناسب برای امربه معروف ونهی ازمنکراست. به عبارتی دیگر در زمینه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و هنری باید به بیان ضرورت ها اولویت ها پرداخت و نقادانه آن را تبیین و ترسیم کرد. وقتی که پای نقد و انتقاد به میان می آید بدیهی است که موضع‌گیری‌ها افزایش پیدا می کند و دفاع از خود و یا برنامه ها آغاز می شود. این امر می تواند مشکلاتی را برای روزنامه نگاران خبرنگاران و علی الخصوص مدیران مسئول رسانه ها پدید آورد. گاهی مدیران و مسئولانی در عرصه ی اجرا ، قانونگذاری و قضا پیدا می شوند که از نقد برای اصلاح امور مردم استقبال می کنند. مثلاً جناب رییسی مقام ارشد اجرایی به همکاران خویش می گوید از انتقاد نترسید بگذارید انتقاد کنند تا ازمشکلات پیچیده با ارائه راه حل و ساز و کارهای مناسب عبور کنیم. چیزی که اخیراً رئیس جمهور بدان پرداخت و گفت : «بگذارید در کار مردم گشایش ایجاد شود ازمشورتها استفاده کنید حتی ازمشورت کسی به من نقدی داشته و یا با من مخالف باشد. مهم  این است  که مشکلات مردم حل شود. مدیران باید به اظهارات مخالفان و موافقان و نقد آن ها و مشورت آن ها بهره مند شوند. چرا که انگیزه ما عبور از مشکلات و حل بحران هایی است که مردم با آن مواجه اند.» وی در بخشی دیکری از صحبت‌های خویش می گوید : «من نه از اصول دین هستم نه فروع دین بلکه در این زمینه مسئولیتی داریم و می خواهیم ی کار کنیم و این مشکلات را از جامعه بزداییم.» بدیهی است یک روزنامه نگار منتقد با چنین شخصیت‌هایی کمتر دچار مشکل می‌شود. اما اگر مدیرانی باشند که انعطاف پذیر نباشند و مرغشان یک پا داشته باشد طبیعتاً دردسرهای آنان فراوان تر گسترده تر و طبیعتاً کار کردن با آن ها با دشواری های فراوان همراه خواهد بود. موضوعی که مورد بحث و گفتگوی این یادداشت می باشد این است که یک سال از در گذشت روزنامه نگار شهیر قمی گذشت مولفه هایی یقیناً در پیشرفت های این روزنامه‌نگار نقش داشت تا اورا به یک روزنامه نگار و مدیر مسئول ملی و فراملی مبدل ساخت در اینجا به مهمترین عواملی که به عنوان مولفه های پیشرفت و پله های ترقی بود را برمی شماریم. آن چه در این سطور می نویسم چیزی است که در شماری از جلسات و گفتگوها با ایشان صحبت کردم و شناختم. آن چه که می نگارم محصول شناخت و برداشت شخصی از شیوه و کارهای ایشان است البته ممکن است این مطالب را دیگران با زبان دیگری گفته باشند و یا شاید من هم در لابلای مطالعات آن را خوانده باشم ولی سعی من بر آن است که آن چه خود در گفت و گو با ایشان برداشت کردم آن را با بیان و قلم خویش بیان و تشریح کنم.

نخست این که وی یک مدیر رسانه فعال و پرتلاش بود و همین امر توانست او را به عنوان یک چهره روشن ضمیر به مسئولان و روزنامه نگاران و جامعه بنمایاند. کسی که منتقد بود در عین حال انتقاد پذیر و وفادار به رفاقت و دوستی هم بود. اهتمام  جدی به حرفه روزنامه‌نگاری داشت و به عبارت روشن تر روزنامه نگاری متعهد و درد آشنای مردم بود. در واقع می توان گفت نزدیک به سه دهه خدمات و تلاش صادقانه و ارزشمند او برای رشد و تعالی فضای رسانه‌ای بوده است. هر مدیرمسؤل رسانه‌ای ممکن است افکار و اندیشه هایی داشته باشد و با دیگران متفاوت باشد این تفاوت و برداشت و سلیقه های متنوع امری است بدیهی و هیچگاه مذموم نیست زیرا این اشخاص برای چنین کار خطیری نیازمند به یک خط مشی فرهنگی و اندیشه‌ای اند و در ضمن نیازمند به همکاران و همفکرانی  هستند که در دشوارترین شرایط آنها را در تولید محتوای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی واقتصادی آنان را همراهی کند. غرض آن است که بگویم که وی هر خطی ،هر اندیشه ای ، هر فکری را دنبال می‌کرد نیازمند چنین نیروهایی بود وباید در وهله اول این دسته از اندیشمندان و متفکران را فراهم و پیدا می کرد تا به اهداف تعیین شده خویش دست یابد. مرحله بعدی، این موضوع است که اگر در این عرصه کسی تصمیم گرفت به توفیقات لازم دست باید استقامت و پایداری را در این مرحله تجربه کند و در برابر مشکلات و ناملایمات زانو خم نکرده و تسلیم آن شرایط نگردد. تردیدی نداریم همه مدیران رسانه با هر اندیشه و انگیزه ای طبیعتاً با چنین مشکلاتی مواجه اند. آن چیزی که آن ها را در نهایت به موفقیت نایل می کند استقامت و

پایداری است. استقامت و پایداری در تولید آن چه که بدان اعتقاد دارند. همراه بودن با مردم و نقد به آن چه که در جامعه کاستی تلقی می شود.

یکی دیگر از مولفه هایی که توانست او را در این عرصه به موفقیت و خواسته هایش نزدیک کند عبور از چالش ها و مسائلی است که در مسیر تولید فرهنگی برداشته است. فراموش نمی کنم در جلسه ای که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای اسماعیلی در قم و در حضور مدیران رسانه استان سخن می گفت و به نکته ای اشاره کرد وآن این که ما از نقد و انتقاد استفاده می کنیم و معتقدیم که روزنامه ها باید پویا باشند و به نقد و بررسی و تضارب افکار بپردازند در عین این که از این امور استقبال می‌کرد به این نکته اشاره کردو گفت ما با بعضی از مدیران رساله های قم آشناییم از جمله جناب عبداللهی که طبیعتاً هر از چند گاهی در مورد تیز هایی که در روزنامه آرمان ملی زده می شود با او صحبت و گفت و گو می کنیم. آیا این نشان از پویایی یک روزنامه نگارنیست که وزیر ارشاد از صحبت کردن با ایشان درباره  تیترهای یک روزنامه به میان می آورد؟ ،این نشان از پویایی یک مدیر مسئول و دارای روزنامه در جهت اهداف و انگیزه های تعیین شده ، می باشد. یکی دیگراز مولفه پیشرفت آقای عبداللهی رفاقت و دوستی بود که هم با همفکران خود داشت در عین حال همفکران او هم این گونه نبودند که همه با او موافق باشند طبیعتاً با آنها هم با چالش همراه بود. مهمتراین که با مخالفان خویش هم دوست و رفیق بوده است و همین امر در جامعه می تواند برای یک منتقد برای تند رو نبودن یک ترمز محسوب شود. از دیگر مولفه ها و شاید از همه مهمتر برای یک مدیر به ویژه مدیر مسئول یک روزنامه با آن حجم از تولیدات سعه ی صدراست. در جایی که نیاز باشد فروتنی و مردم داری ، در جایی که ضرورت داشته باشد پافشاری ، این امر می‌تواند هر روزنامه نگار و مدیر مسئول رسانه را به قبولاند که با این شیوه می تواند در جامعه تاثیر گذار باشد و شاید همین سعه صدر و تواضع و فروتنی همان ‌گونه که در بالا اشاره شد زمینه انتقادپذیری را برای وی فراهم ساخته است. یکی دیگر از مولفه های مهم ایشان در روزنامه نگاری موفق این بود که ایشان به دنبال روزنامه نگاری حرفه ای و تخصصی بوده و مهمتر از آن با این که ایشان در بیان مسائل صراحت لهجه داشت اما ارزش های اخلاقی و پایبندی به آن را فراموش نمی کرد و همواره در این موضوع باثبات ماند و هر کسی با هر سلیقه و باهر نگاه سیاسی می توانست با او گفتگو کند و مطالبش را با وی در میان بگذارد با این که اکثر روزنامه‌نگاران خط مشی سیاسی او را می دانستند .

همه فواید نقد و انتقاد را می دانیم نقد و انتقاد به شمشیر دو لبه تشبیه شده است. هم منتقد را آگاه می کند هم اشخاص و افراد مورد انتقاد را اصلاح می کند از یک سو پیام سازندگی می دهد از سوی دیگر پیام انذار می دهد که عواقب این حرکت دردناک و نپذیرفتن ، این است. در نتیجه برای منتقد و مورد انتقاد شمشیر دولبه محسوب می شود. بنابراین ما باید جامعه را به نقد و انتقاد سازنده به عنوان ابزار مهمی برای پیشرفت و هراساندن از انحراف مسلح و مجهز کنیم . همان گونه که در بالا اشاره شد نه هیچ کدام از اصول دین هستیم و نه فروع دین بلکه در برابر جامعه هر کدام به اندازه ظرفیتی که داریم مسئول هستیم. با این بیان به این نکته می‌خواهیم اشاره کنیم با این که عبداللهی بیان صریح مشکلات، در سرلوحه کارش بود اما فردی انقلابی و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و اعتقادی راسخ به این که «ما میتوانیم» داشته است. بسیاری از دوستان شاید در روزنامه هایی که ایشان مدیریت کرده دیده باشند خطوط قرمز که در قانون اساسی و قوانین موضوعه مطرح شده را همواره رعایت می نمودند و مجموعه انتقادات و پیشنهادات جهت سازندگی و ارتقاء جامعه بوده به گونه‌ای که هیچگونه خسارت به ارزش ها و معتقدات جامعه و مردم وارد ننماید. امیدواریم همکاران ما در عرصه روزنامه‌نگاری در قم که مسئولیت خطیری هم دارند تا مادامی که یک دیگر را در این دنیا می بینند و می توانند رودرروی هم با زیباترین کلام وشور و اشتیاق و محبت که مهمترین پیام پیام رسان بزرگ اسلام و رحمت للعالمین است با یکدیگر سخن بگویند و در تخریب یکدیگر نکوشند و تا فرصت باقیست با هم خوب باشند و اگر این عرصه خاتمه یافت دسترسی برای حلالیت طلبیدن هیچگاه امکان پذیر نیست و هیچ کس را هم نمی توان با ادعا و و بدون هیچ دلیل محکمه پسند مورد اهانت قرار داد و بعد با عذرخواهی پرونده این حرکت را بست. امیدواریم به جایی برسیم که محبت و عشق و علاقه همواره در تمام سطوح اعمال ما قرین باشد.