عَن أَمِیرِ الْمُؤمِنِینَ عَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ: «لَیْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ».1
از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «داورى در حق افراد (و دوستان) مورد اطمینان، با تکیه بر گمان، رسم عدالت نیست.
یکى از دستورات قرآن و حضرات معصومان (علیهم السلام) این است که در حق هیچ مسلمانی سوء ظن نداشته باشیم؛ لذا امام علی (علیه السلام) در این کلام حکیمانه، به این نکته قابل ملاحظه که مربوط به روابط اجتماعى افراد است، اشاره مىفرمایند. قرآن مجید مىفرماید: «اى (مؤمنین) کسانى که ایمان آوردهاید، از بسیارى از گمانها (سوء ظنها) بپرهیزید؛ چراکه بعضى از گمانها گناه است …».2 حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سخن حکمتآمیز دیگری نیز بر این معنا تأکید نموده و مىفرمایند: «لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَة خَرَجَتْ مِنْ أَحَد سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مُحْتَمَلاً»؛3 «هر سخنى که از دهان کسى خارج شد، تا هنگامی که میتوانی احتمال صحت بر آن حمل کنی، حمل بر فساد مکن و گمان بد مبر (تا ممكن است بهآن بدگمان مباش)».
البته دلیل این مطلب روشن است؛ زیرا سوء ظن پایههاى اعتمادِ عمومى را که سرچشمه همکارى و همدلی افراد است، متزلزل مىسازد. حال اگر شخصى که انسان به او سوء ظن پیدا مىکند، کسى باشد که سوابق حسنه او بر ما روشن است و در یک کلمه به تعبیر امام (علیه السلام)، «ثقه و مورد اعتماد» محسوب شود، به یقین قضاوت درباره چنین شخصى با ظن و گمانِ بدون دلیل، عادلانه نیست.
این مطلب تا آنجا اهمیت دارد که بعضى از شارحان نهج البلاغه این گفتار حکیمانه را بهصورت مسئلهاى اصولى عنوان کردهاند و آن این است که هرگاه مطلبى بهدلیل معتبر ثابت شود، عدول از آن جز با دلیل معتبر جایز نیست. برخى دیگر از شارحان نیز، قضاء در این کلام حکمتآمیز را بهمعناى قضاوت؛ یعنى داورى براى حلّ و فصل خصومتها و درگیریها گرفتهاند؛ بدین معنا که قاضى نمىتواند در برابر شخص مورد اعتماد، با ظن و گمانش قضاوت کند. ولى بهنظر میرسد که این حدیث شریف، معناى وسیع و گستردهاى دارد و اشاره آن بهیک مفهوم گسترده اخلاقى است که عدالت در آن، مانع از داورى درباره اشخاص مورد اعتماد، بهواسطه ظن و گمان مىشود. البته افراد متهم؛ یعنى کسانى که سوء سابقه دارند یا ظاهر آنها ظاهر قابل اعتمادى نیست، از این حکم خارج هستند؛ البته نه بهاین معنا که انسان بىدلیل آنها را متهم کند، بلکه بهاین معنا که انسان از آنها احتیاط نموده و بر حذر باشد. شبیه این گفتار حکیمانه، احادیث دیگرى نیز موجود است که با تعبیرات متفاوتى این موضوع را دنبال مىکند.
در کلامی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «سُوءُ الظَّنِّ بِالْمُحْسِنِ شَرُّ الاْثْمِ وَ أقْبَحَ الظُّلْمِ»؛4 «سوء ظن به شخص نیکوکار، بدترین گناه و زشتترین ستمها است». در حدیث دیگرى نیز از آنحضرت نقل شده که فرمودند: «سُوءُ الظَّنِّ بِمَنْ لا یَخُونُ مِنَ اللُّؤْمِ»؛5 «سوءظن بهکسى که خیانت نمىکند، نشانه پستى و لئامت است». در حدیث زیبا و جالب دیگرى از آن امام همام (علیه السلام) آمده که فرمودند: «شَرُّ النّاسِ مَنْ لا یَثِقُ بِأحَد لِسُوءِ ظَنِّهِ وَلا یَثِقُ بِهِ أحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ»؛6 «بدترین مردم کسى است که بهسبب سوء ظنى که دارد، بههیچکس اعتماد نمىکند و (در مقابل) هیچکس بهسبب سوء فعلش به او اعتماد ندارد». جمله آخر اینکه از نظر آداب اخلاقى، افزون بر مباحث قضاوت و احکام اصولى، هرگاه کسى به وثاقت شناخته شد، سوء ظن نسبت به او کارى ظالمانه است.
****************