« آیت‌الله العظمی بروجردی در اندیشه آیت‌الله علوی بروجردی »

« آیت‌الله العظمی بروجردی آغازگر اصلاحات بزرگ اجتماعی و سیاسی »

سید محمد مهدی حسینی دورود با ارسال یادداشتی برای روزنامه گویه به مناسبت دهم فرورین سالروز رحلت آیت الله العظمی  بروجردی ضمن تجلیل از شخصیت آن  مرجع بزرگ اورا آغاز گر اصلاحات بزرگ اجتماعی و سیاسی می خواند ومی نویسد : آیت‌الله العظمی بروجردی در آن غوغای سیاست‌ورزی سال‌های قبل و بعد‌ از حکومت رضاخانی و سختی‌ها و تلخی‌هایی که با رحلت مرحوم شیخ عبدالکریم حایری یزدی، دامن حوز‌ه علمیه قم را گرفته بود سه اثر شاخص را علی‌رقم جو زمانه تثبیت نمود که نشان از نهاد آرام و فکور او در آن ناآرامی‌ها داشت. متن یادداشت به شرح زیر است :

سید محمد مهدی حسینی دورود با ارسال یادداشتی برای روزنامه گویه به مناسبت دهم فرورین سالروز رحلت آیت الله العظمی  بروجردی ضمن تجلیل از شخصیت آن  مرجع بزرگ اورا آغاز گر اصلاحات بزرگ اجتماعی و سیاسی می خواند ومی نویسد : آیت‌الله العظمی بروجردی در آن غوغای سیاست‌ورزی سال‌های قبل و بعد‌ از حکومت رضاخانی و سختی‌ها و تلخی‌هایی که با رحلت مرحوم شیخ عبدالکریم حایری یزدی، دامن حوز‌ه علمیه قم را گرفته بود سه اثر شاخص را علی‌رقم جو زمانه تثبیت نمود که نشان از نهاد آرام و فکور او در آن ناآرامی‌ها داشت. متن یادداشت به شرح زیر است :

آیت‌الله العظمی بروجردی در آن غوغای سیاست‌ورزی سال‌های قبل و بعد‌ از حکومت رضاخانی و سختی‌ها و تلخی‌هایی که با رحلت مرحوم شیخ عبدالکریم حایری یزدی، دامن حوز‌ه علمیه قم را گرفته بود سه اثر شاخص را علی‌رقم جو زمانه تثبیت نمود که نشان از نهاد آرام و فکور او در آن ناآرامی‌ها داشت.

به احیای حوزه‌ علمیه قم پرداخت و آن را به عنوان نهادی دینی- مردمی، معرفی و تثبیت کرد.

حوزه را هم از گزند افراطیون و کج‌اندیشانِ درون و هم از خطرات سیاست و حوادث بیرون مصون داشت.

دومین اثر که مکمل اثر نخستین است، کادر سازی و فراهم ساختن  زمینه حضور عالمان برجسته در بلاد مختلف داخل و خارج کشور و همچنین تشویق دیگر بزرگان برای نوشتن رساله‌های عملیه بود.

به‌طوری که در آن تاریخ پر‌آشوب هیچ ردپایی از بی‌تدبیری، تحکّم و آفت سیاست زدگی در روش آقای بروجردی نمی‌یابید.

سومین اثر که می‌شود آن را از همه مهم‌تر دانست اوضاع کشور و جامعه را آرام نگه داشته و به دلیل رابطه تعریف شده‌ای که با حکومت از خود بروز داده بود در بین مردم و در چشم حاکمان بخصوص شخص شاه محبوب و مقتدر بود.

آیت‌‌الله العظمی بروجردی پیر فرزانه‌ای‌ بود که با چشم تیزبین خود عوارضی که در اثر کورفهمی ممکن بود دامن‌گیر مرجعیت و جامعه بشود را به‌ درستی کشف می‌کرد و هشدار می‌داد .

آن‌چنان که تو گوئی در خشت خام و جام جم، نتایج سهمگین بد فهمی‌ها و کج‌اندیشی‌ها را با چشم خود قبل از وقوع حوادث می‌بیند.

مقایسه عملکرد او در دور‌ه‌های مختلف، انسانِ منصفِ کنجکاو را متوجه می‌کند که تصفیه خانه دستگاه فکری آن مرد‌ بزرگ که در نهانخانه روح بلند و ضمیر الهی او ریشه داشت آغازگر اصلاحات بزرگ اجتماعی و سیاسی بود و در آن دوران چون جنینی رشد و بالندگی پیدا کرد تا اینکه در مسیر نهائی خود این چنین و در قالب نهضت خمینی‌کبیر و انقلاب اسلامی و بینشی نوین پا به عرصه نهاد.

امروز با گذشت بیش‌از نیم قرن از رحلت آن‌ وحید دوران، عالم آزاده‌ای از نسل پاکش را می‌بینیم که با همان عینکی که او بر چشم داشت خدا را برای جهانی می‌خواهد که عاری از خشونت و ستم باشد خدایی که در سایه دین او خلق در امان باشند و احساس رفاه و برادری و برابری نمایند.

همه می‌بینند و می‌دانند که چگونه آیت‌الله علوی بروجردی ( نوه دختری آیت‌الله‌ العظمی بروجردی ) دین و مردم را درد می‌کشد و چگونه برای اصلاح امور دین و دنیای مردم فریاد می‌زند.

آیت‌الله علوی بروجردی چون جد بزرگوارش هم‌سنگ اعتقاد به خدا، احترام به انسانیت و آزادی را پایه و مایه هر حرکت و جوهر هر نتیجه‌ای می‌داند که بدون آن هر حاصلی گذرا، موقت و بی ارزش خواهد بود.

او چون اجداد طاهرینش بر اساس آیه شریفه؛ “ولقد کرمنا بنی‌آدم” آزادی را و کرامت را مشیت و خواسته‌ ابدی می‌داند که در تقدیر ازل تا به ابد برای انسان نگاشته شده‌ است.